کیت رانیر ، ارکستراتور فرقه Nxium ، اخیراً به 120 سال زندان به جرم قتل ، داشتن پورنوگرافی کودکان و قاچاق رابطه جنسی محکوم شد. بسیاری از این جنایات در داخل یک حلقه داخلی Nxium به نام DOS رخ داده است - به لاتین Dominus Ob obiousious Sororium یا "ارباب بر برده". در DOS ، زنان قربانی به یک رابطه "ارباب و برده" با زنان با رتبه بالاتر فرقه ، با حروف اولیه Raniere مارک شده و برای رابطه جنسی با Raniere دستکاری شده است.
احتمال این وجود دارد که وقتی در ابتدا در مورد این فرقه امروزی آگاهی پیدا کردید ، اولین فکر شما این بود که "من هرگز گول پیوستن به یک فرقه جنسی را نخواهم خورد" ، اما اشتباه می کردید. نمایش های اخیر مانند HBO’s The Vow و Starz's Seduced پرده فرقه را کنده کرده اند و به کارهای داخلی گروه نگاه می کنیم. من هر دو نمایش را تماشا کرده ام و آنچه برای من روشن شده است این است که ترفندهای روانشناختی که رانیر استفاده کرده خاص خاصی نیست. در حقیقت ، توانایی او در به دام انداختن بسیاری از قربانیان ریشه در اعتماد او به چندین اصل اصلی روانشناختی دارد - اصولی که هر یک از ما در برابر آنها آسیب پذیر هستیم.
رانیر از کجا می دانست چه دکمه های روانشناختی را فشار دهد؟ به نظر می رسد ، وی در رشته روانشناسی به عنوان یک دانشجوی کارشناسی ناپدید شده است (واقعیتی که هنگام نمایش متن دانشگاه از موسسه پلی تکنیک Rensselaer در Seduced آشکار شد). در زیر ، لیستی از سه اصل روانشناختی "ODD" را که Raniere برای دستکاری و کنترل اعضای فرقه استفاده کرده است ، گردآوری کرده ام: اطاعت ، تغییر شکل و تخفیف.
1. اطاعت.
از جمله بدنام ترین تحقیقات در زمینه روانشناسی ، کارهای استنلی میلگرام در مورد اطاعت است. شما می توانید در مورد جزئیات بیشتر در اینجا بخوانید ، اما نکته اصلی این است که بزرگسالان روزمره توافق می کنند که به قربانیان بی گناه شوک الکتریکی وارد کنند فقط به این دلیل که یک شخص مقتدر به آنها دستور داده است که "آزمایش باید ادامه یابد". نتایج Milgram با فاش کردن اینکه 60٪ از شرکت کنندگان از عضو اقتدار در لباس آزمایشگاهی اطاعت کردند و تا شوک مرگبار "XXX" را از بین بردند ، جامعه تحقیق را شوکه کرد.
در Nxium ، Raniere از روز اول به عنوان مرجع تاسیس شد. سایر اعضا در مورد او صحبت می کردند مثل اینکه او یک فرد مشهور است و اکثر اعضا حتی نمی توانستند شخصاً او را ببینند تا اینکه مدتی در این فرقه بودند. کسانی که سرانجام به رانییر دسترسی پیدا می کردند ، غالباً ساعت 3 صبح با وی پیاده روی می کردند که در آن هنگام وی به طور تصادفی به آنها دستور می داد کارهای ساده مانند دویدن سرعت روی درخت یا آب از گودال خیابان را لیس بزنند. این اقدامات کوچک موجب تأسیس رانیر به عنوان یک عضو اقتدار بی چون و چرا شد و زمینه را برای بندگی روزافزون فراهم کرد. این همچنین به عنوان یک آزمایش برای از بین بردن هر کسی مقاوم در برابر تکنیک های اطاعت او بود ، اطمینان حاصل کرد که هر زنی که در نهایت به DOS پیوست ، بعید است که خواسته های جنسی او را رد کند.
Raniere همچنین اطاعت اعضای DOS را با استفاده از تمرینات آماده سازی تضمین کرد. بردگان زن در هر ساعت ، شبانه روز از استاد زن خود متن گروهی دریافت می کنند. متن می خواند ، "آماده است؟" و بردگان 60 ثانیه فرصت داشتند تا با "آماده" پاسخ دهند. اگر حتی یک برده نتوانست به موقع پاسخ دهد ، کل گروه شکست خوردند و آنها تحت مجازات های بدنی سنگین قرار گرفتند. مانند شکستن یک اسب وحشی ، این روند روزانه برده ها را آموزش می داد تا تقریباً با فرمانبرداری تند و تند زانو از ارباب زن خود پاسخ دهند. بعداً ، رنیرر با اطلاع بردگان که استاد ارباب آنها خود رانیر است ، از این بازتاب بهره مند شد ، و این بدان معناست که آنها فقط به فرمانبرداری ارباب زن خود مدیون نیستند ، بلکه رانیر نیز.
منبع : دکتر موذنی
2. تجزیه زدایی کردن
براساس The Vow ، Raniere یکی از طرفداران بزرگ یک آزمایش روانی بدنام دیگر بود: مطالعه زندان استنفورد. در این مطالعه ، مردان جوان ، از نظر روانی به طور تصادفی به عنوان زندانی یا نگهبان در زندان مسخره ای که در زیرزمین ساختمان دانشگاه استنفورد ساخته شده بود ، قرار گرفتند. فقط در طی چند روز ، به نظر می رسد که هر دو گروه خود را در نقش های تعیین شده خود از دست داده اند. نگهبانان سادیست عمل می کردند و زندانیان را مجبور به تحمل مجازات های تحقیرآمیز و یا طاقت فرسای جسمی مانند نشستن یا مسواک زدن توالت با دستان برهنه می کردند تا زندانیان از آنها هویت گرفته و مطیع شوند. به همین ترتیب ، زندانیان کمتر خود را به عنوان شخصی با نام و بیشتر به عنوان زندانی که فقط با رشته اعداد روی لباس خود شناخته می شوند ، مشاهده می کنند. اوضاع به سرعت از هم پاشید به طوری که مطالعه دو هفته ای برنامه ریزی شده مجبور شد فقط پس از شش روز لغو شود.
رانیر بسیار متکی به رویه های این مطالعه برای یک دوره فشرده شش روزه در گروه SOP (جامعه محافظین) فرقه بود. در این دوره ، مردان اساساً به عنوان نگهبان زندان و زنان (بسیاری از آنها برای پیوستن به گروه جنسی DOS) خدمت می کردند. وجهه وی برای این دوره این بود که زنان برای درک همدردی با مردان نیاز به درک درد و رنجی دارند (اما توجه داشته باشید که او هرگز عکس این مسئله را مطرح نکرده است - یعنی مردان نیاز دارند زنان رنج کشیده را تحمل کنند). مردان با انتقاد از ظاهر یا وزن آنها ، زنان را وادار کردند که برای مدت چند دقیقه تخته های دردناک را در دست بگیرند و با استفاده از تکنیک های دیگر ، هویت و اختیار آنها را از بین ببرند. خارج از این دوره ، زنان در DOS حتی تحت شدیدترین روشهای تنوع زدایی قرار گرفتند ، مانند اینکه مجبور شوند از دستگاه تناسلی خود عکس بگیرند ، یقه سگ بپوشند ، در قفس سگ قفل شوند و البته با نام های اولیه Raniere مارک بگیرند. هرچه بیشتر با این زنان به عنوان اشیا رفتار می شد ، کمتر خود را مانند مردم می دیدند.
3. تهی شدن.
تحقیق انجام شده توسط ادوارد بورکلی نشان می دهد که اعمال خودکنترلی توانایی ما را در مقابله با پیام های اقناعی دیگران تضعیف می کند. راه دیگری را بیان کنید ، اگر افراد کنترل خود را در افراد کم کنند ، آنها در برابر شستشوی مغزی آسیب پذیرتر می شوند.
Raniere با مجبور کردن اعضای Nxium به فعالیتهای مختلفی که برای خسته شدن از کنترل خود انجام می شود ، از این اصل استفاده می کند. رژیم های غذایی شدید (به عنوان مثال 500 کالری در روز) ، کمبود خواب ، پیاده روی های زمستانی در ساعت 3 صبح و دوش گرفتن در یخبندان تنها چند مورد از وقایع روزانه زنان در DOS بود که باعث می شود آنها کمتر در برابر دستکاری های Raniere مقاومت کنند.
خط پایین
همه ما می خواهیم باور کنیم که هرگز درگیر فرقه ای مانند Nxium نخواهیم شد. اما همانطور که مارک ویسنته ، دست راست Raniere در The Vow گفت ، "هیچ کس به یک فرقه نمی پیوندد." Raniere ممکن است از ضریب هوشی در سطح نبوغی برخوردار نباشد یا همانطور که ادعا می کند یک دانشمند رودز بوده است ، اما مطمئناً درک خوبی از چگونگی استفاده از روانشناسی مقدماتی علیه مردم برای جلب رضایت آنها داشت. و علی رغم آنچه به خود می گوییم ، همه ما در معرض دستکاری از طریق این اصول اساسی روانشناختی هستیم.