این یک حقیقت گرایی است و تا حدی کلیشه شده است که در سال 2020 ، گذشت زمان مانند گذشته نیست. مردم شوخی می کنند که نمی توانند به یاد بیاورند چه روزی است. ما در طول نه ماه گذشته به عقب نگاه می کنیم ، از اینکه زمان زیادی سپری شده است ، شوکه شده ایم. این تأثیر - زمان با سرعت متفاوت از نظر ذهنی - نیز به طور تجربی مشخص شده است: تحقیقات به ما می گوید که وقتی فرد احساس طرد شدن ، بیمار شدن از تب یا افتادن به یک افسردگی می کند ، زمان کندتر می گذرد (Wyllie، 2005). اما عوامل دیگر نیز می توانند اثرات طولانی مدت ایجاد کنند. بسیاری از افراد با افزایش سن احتمالاً همین تأثیر را در زندگی عادی خود نیز مشاهده کرده اند. و این درست است: به نظر می رسد سن تأثیر قابل توجهی در درک ذهنی زمان دارد.

به طور خلاصه ، به نظر می رسد این یک پدیده بسیار قابل تشخیص است: کلودیا هاموند ، از BBC ، قبلاً شواهدی را مبنی بر اینکه افراد جوان تر از افراد مسن بهتر است در حدس زدن چه مدت زمان یک دقیقه طول می کشد ، بدون شمردن ثانیه ها گزارش داده است. این اثر به صورت آزمایشی تجویز شده است ، همانطور که در سال 2005 توسط مارک ویتمن و ساندرا لنهوف بود. تقریباً 500 فرد از سنین مختلف ، در مورد سرعتی که احساس می کنند زمان می گذرد مورد بررسی قرار گرفتند. در بازه های زمانی کوتاه ، مانند یک هفته ، به نظر نمی رسید شرکت کنندگان زمان دیگری را تجربه کنند. با این حال ، در طی دوره های طولانی مدت (مانند سالها) ، افراد مسن گزارش دادند که زمان احساس می شود با سرعت بیشتری می گذرد.

برای پاسخگویی به این تأثیر ، چندین فرضیه مطرح شده است. اول ، همانطور که هاموند توضیح داد ، زمان به دو روش مختلف اندازه گیری می شود. افراد می توانند گذر زمان را از همین حالا ، به صورت آینده نگر ، به روش هایی ارزیابی کنند که متمایز از برداشت گذشته نگرانه آنها از سرعت هفته گذشته یا ماه گذشته باشد. با این توجیه ، همیشه بین تجربه فعلی یک روز و یادآوری روزهای گذشته در گذشته تفاوت وجود خواهد داشت. اما این احتمال وجود دارد که کودکان و بزرگسالان از روشهای مختلفی برای یادآوری وقایع زندگی خود استفاده می کنند ، همانطور که جسیکا استیلمن در Inc.com گزارش داد. هنگامی که ما جوان هستیم ، شرایط ما ممکن است منحصر به فرد یا خاص به نظر برسد ، و بنابراین کودکان ممکن است تمایل داشته باشند که تجربیات خود را به روش های خاص تری به خاطر بسپارند (مانند "زمانی در دریاچه که از لبه اسکله فرار کردیم ، هنوز لباس خود را می پوشیم) لباس ها"). با این حال ، بزرگسالان به احتمال زیاد تجربیات خود را در خاطرات بزرگتر و کمتر خاص گروه بندی می کنند (مانند "هفته ما در دریاچه تابستان گذشته").

به روشی مشابه ، خود تجربیات نیز ممکن است بر روند زمان تأثیر بگذارد. در ساینس آمریکن ، جیمز برادوی و بریتنی ساندوول توضیح دادند که احتمالاً تجارب جدید در حافظه زندگی نامه طولانی مدت شخص رمزگذاری می شوند تا رویدادهای آشنا یا عادی. این امر نه تنها نحوه رمزگذاری این تجربیات را تحت تأثیر قرار می دهد ، بلکه همچنین تعداد آنها را به حافظه طولانی مدت تبدیل می کند. به گفته نویسندگان ، تجربه ذهنی ما از مرور زمان به مجموع تجربیات جدیدی که باید به خاطر بسپاریم مربوط می شود. به عبارت دیگر ، هرچه خاطرات بیشتری از یک بازه زمانی خاص تولید کنید ، به نظر می رسد که مدت زمان طولانی تر ، به عقب گذشته ، دوام داشته باشد. بسته بندی دوازده خاطره خاص و بی نظیر در یک هفته در دریاچه ، به عنوان مثال ، بیش از خاطرات مبهم برخی از روزهای تنبل طولانی ، املاک و مستغلات ذهنی شما را اشغال می کند.