چرا ما چالش و خطر را دوست داریم

انگیزه جستجوی چالش و خطر را می توان "رشد داوطلبانه پس از سانحه" نامید. افراد به دلیل تأثیر تغییر در آگاهی ، دست به فعالیت های چالش برانگیزی می زنند. ورزش های شدید همچنین می توانند تغییرات عصبی یا فیزیولوژیکی مهیجی مانند افزایش آدرنالین یا ترشح اندورفین ایجاد کنند. بعد از ترک دانشگاه من یک کار دفتری موقت داشتم و با مردی که یک موتورسوار آماتور بود کار می کردم. او هر ساله به جزیره من - جزیره ای کوچک در میانه راه انگلیس و ایرلند - می رفت تا در مسابقات "TT" شرکت کند ، که به عنوان خطرناک ترین رویداد اتومبیلرانی جهان شناخته می شود. موتورسواران در جاده های عمومی باریک ، با گوشه های تیز و تپه های شیب دار با سرعت حداکثر 200 مایل در ساعت مسابقه می دهند. هر ساله تعدادی کشته رخ می دهد (3 مورد در هر دو سال 2017 و 2018 ، و 2 مورد در سال 2019) و صدها مصدومیت جدی دیگر. این جزیره بیش از صدها پرستار و پزشک اضافی از سرزمین اصلی انگلیس برای کمک به مقابله با آسیب ها به همراه دارد. یک بار از همکارم پرسیدم که چرا مسابقه را خیلی دوست دارد ، حتی اگر مسابقه بسیار خطرناک باشد. بلافاصله فهمیدم که این یک سوال احمقانه است. او پاسخ داد ، "به همین دلیل من آن را دوست دارم - زیرا خطرناک است! زیرا این کار مخالف همه کارهای دفتر من است. این فقط هیجان سریع رفتن نیست ، بلکه احساسی است که در انتها احساس می کنید ، وقتی این کار را انجام دادید و زنده مانده اید. شما بر این چالش غلبه کرده اید و احساس خارق العاده ای می کنید. احساس می کنید هر کاری می توانید انجام دهید. به نظر می رسد جهان جای متفاوتی است. " چندین سال بعد ، من دوباره به طور اتفاقی با آن مرد ملاقات کردم و از او پرسیدم که آیا هنوز هم مسابقات TT را انجام می دهد؟ او پاسخ داد: "نه ، من الان یک خانواده دارم." ‘بنابراین من فکر کردم این خیلی خطرناک است. شاید وقتی بچه هایم بزرگتر می شوند دوباره شروع کنم. اکنون من در حال یادگیری پاراگلایدر هستم. ' اصرار برای ایمنی در مقابل اصرار برای خطر این داستان یکی از پارادوکس های انسان را به تصویر می کشد. درون ما دو اصرار متناقض وجود دارد. بخشی از ما ایمنی و ثبات را دوست داریم - نوعی که مشاغل اداری به همراه می آورند. ما از خطر و دشواری دور می شویم و سعی می کنیم خود را از بدبختی محافظت کنیم. ما دوست داریم مشاغل مطمئنی داشته باشیم که درآمد مداوم داشته باشند و زندگی خود را به روالهای منظمی سامان دهیم که بارها و بارها تکرار می کنیم. ما دوست داریم احساس کنیم که آینده ما امن است و ما و فرزندانمان هیچ کمبودی نخواهیم داشت. اما قسمت دیگری از ما وجود دارد که به جهتی دیگر فشار می آورد و علیه امنیت و امنیت قیام می کند. این قسمت از ما بدنبال ماجراجویی و ناملایمات هستیم. به نظر می رسد که چالش و خطر را دوست دارد. ما از کوه بالا می رویم ، ماراتن می دویم و ورزش های افراطی مانند پاراگلایدر یا بانجی جامپینگ را انجام می دهیم. ما برای کار در موسسات خیریه یا قایقرانی در سراسر جهان از مشاغل پردرآمد و مطمئن دست می کشیم. برای این قسمت از وجود ما ، احساس زنده بودن مهمتر از احساس امنیت است. تقریباً به نظر می رسد که برای بیدار نگه داشتن خود به چالش هایی نیاز داریم ، گویی که ایمنی و روتین بیش از حد ما را به حالت نیمه کما می برد که در آن زندگی خود را راهپیمایی می کنیم. ما می دانیم - اگر فقط ناخودآگاه - چالش هایی مانند موارد فوق شخصیت سازی هستند ، که منجر به افزایش اعتماد به نفس و مقاومت می شوند. آنها ما را با ذخایر عمیق خلاقیت و مهارت در درون ما ارتباط می دهند و به ما احساس می کنند که با تمام توانایی های بالقوه خود زندگی می کنیم. رشد داوطلبانه پس از سانحه من به این انگیزه برای جستجوی چالش و خطر به عنوان "رشد داوطلبانه پس از سانحه" اشاره می کنم. رشد پس از سانحه ، تأثیرات طولانی مدت تجربیات آسیب زا را توصیف می کند. تحقیقات نشان داده است که همه تجربیات آسیب زا می توانند اثرات مثبتی مانند احساس اعتماد به نفس و شایستگی بیشتر ، افزایش احساس قدردانی ، دید وسیع تر ، چشم انداز و معنی قوی تر ، روابط اصیل تر و غیره را به همراه داشته باشند. دیدگاه من این است که ما انسان ها دوست داریم خود را در موقعیت های دشوار و حتی آسیب زا قرار دهیم تا راهی برای مهار برخی از این تأثیرات باشد. ما بصری می دانیم که با غلبه بر چالش ها و خطرات ، برخی از مزایایی را که افراد به طور تصادفی پس از حوادث آسیب زا کسب می کنند ، بدست خواهیم آورد. ما احساس می کنیم که اعتماد به نفس و شایستگی بیشتری پیدا خواهیم کرد ، از زندگی خود قدردانی بیشتری خواهیم کرد و ... در موارد شدید - مانند همکار من موتورسوار - این امکان وجود دارد که افراد با انگیزه ناخودآگاه خود را در معرض خطر مرگ قرار دهند تا برخی از مزایای روانی مواجه شدن با مرگ را بدست آورند. این موارد می توانند به طور کلی شبیه رشد پس از سانحه باشند ، اما دارای قدرت بیشتری هستند. البته این تنها دلیلی نیست که مردم ورزش های شدید را انجام می دهند یا داوطلبانه خود را با چالش هایی روبرو می کنند. ورزش های شدید قطعاً ممکن است تغییرات عصبی یا فیزیولوژیکی مهیجی ایجاد کنند ، مانند افزایش آدرنالین یا ترشح اندورفین. غلبه بر چالش ها همچنین احساس موفقیت و موفقیت را به همراه دارد. علاوه بر این ، من فکر می کنم که افراد فعالیت های چالش برانگیزی را به دلیل تأثیر تغییر در آگاهی انجام می دهند. فعالیت های چالش برانگیز است

۱۱ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

آیا لیبرال ها واقعاً برابری طلب ترند؟

آزمایش های اخیر نشان می دهد که در برخی موارد این لیبرال ها هستند که بر اساس جنسیت ، نژاد و وضعیت گروهی به طور نابرابر تری با اطلاعات و مردم رفتار می کنند. در یک آزمایش نماینده ، لیبرال ها مایل به سانسور معابر نوشته شده ای بودند که گروههای با وضعیت پایین را به صورت نامطلوب به تصویر می کشید تا معابر یکسانی که گروههای با وضعیت بالا را به صورت نامطلوب به تصویر می کشد ، در حالی که محافظه کاران با معابر مقایسه ای بیشتری داشتند. این لزوماً به معنای برابری طلب نبودن لیبرال ها نیست. ممکن است این باشد که لیبرالها برابری نتایج را اولویت قرار دهند و برخورد نابرابر (حداقل برای مدتی) را وسیله ای برای دستیابی به نتایج برابر بدانند. در مورد معیارهای شخصیتی ، لیبرال ها برابری طلبانه تر از محافظه کاران هستند. این اولویت برای برابری غالباً با مقیاس جهت یابی سلطه اجتماعی اندازه گیری می شود ، که شامل مواردی در مورد برابری درمان است (به عنوان مثال ، "اگر با مردم برابرتر رفتار کنیم مشکلات کمتری خواهیم داشت") و برابری نتایج (به عنوان مثال ، "ما باید تلاش کنیم تا درآمدها تا حد ممکن برابر باشد »). با این حال ، گاهی اوقات مقیاس های شخصیتی از طریق روش های مورد انتظار ، رفتار را ترسیم نمی کنند. به عنوان مثال ، علیرغم این واقعیت که محافظه کاران در نیازهای معرفتی به یقین نمره بالاتری می دهند ، به نظر می رسد که آنها از نظر سیاسی مغرضانه تر از لیبرالها نیستند (به عنوان مثال ، امکان ارزیابی مطلوب اطلاعات سیاسی متناسب با اطلاعات سیاسی غیر همسایگی یکسان نیست). مقاله ای که در ژورنال علوم سیاسی آمریکا منتشر خواهد شد ، این الگوی "تعصب متقارن" را در دو مطالعه نمایندگی ملی تکرار کرد ، و دریافت که نیازهای معرفتی به یقین در واقع تعصب سیاسی را پیش بینی نمی کند. بنابراین ، مطابق با حمایت خود لیبرال ها از برابری ، آیا آنها با مردم و گروه ها برابرتر از محافظه کاران رفتار می کنند؟ چندین مطالعه اخیر طی چند سال گذشته این گزاره را مورد تردید قرار داده است. دانشمندان با ارائه محرکهای یکسان یا بسیار مشابه (به عنوان مثال ، یک یافته علمی ، یک رزومه) و دستکاری در مورد چه کسی یا کدام گروه مربوط به آن هستند ، برای درمان نابرابر (که بعضا تعصب نیز نامیده می شود) آزمایش می کنند (به عنوان مثال ، یک یافته علمی) در مورد مردان و زنان ، رزومه کاری برای یک متقاضی کار سیاه پوست یا سفید) ، و سپس شرکت کنندگان باید اطلاعات را ارزیابی کنند. تا حدی که افراد با محرک ها در شرایط مختلف نژادی یا نژادی متفاوت رفتار کنند ، این یک رفتار نابرابر یا یک سوگیری محسوب می شود. اگر افراد یک نامزد مرد را واجد شرایط تر از یک نامزد زن با یک رزومه دقیق یکسان بدانند ، این یک رفتار یا تعصب نابرابر به نفع مردان (یا علیه زنان) تلقی می شود. آزمایشات و شبه آزمایش های اخیر از این نوع نشان می دهد ، حداقل بعضی اوقات ، این لیبرال ها هستند که بر اساس جنسیت ، نژاد و وضعیت گروهی ، به طور نابرابر تری با اطلاعات و مردم رفتار می کنند. ارزیابی هایی که برخی از گروه ها را مورد پسند یا ناخوشایند قرار می دهد به عنوان مثال ، دو مجموعه تحقیق توسط دو تیم تحقیقاتی مختلف نشان داد که شرکت کنندگان در مورد تفاوت های جنسیتی علم را در مورد زنان مثبت تر از مردان (به عنوان یک کشو بهتر و کمتر به دروغ گفتن و باهوش تر) ارزیابی می کنند تا مردان بیشتر نشان داده می شوند مطلوبتر از زنان است. در هر دو این مجموعه مطالعات ، لیبرال تر بودن شرکت کنندگان از این گرایش ها بیشتر بود. به همین ترتیب ، در یک مطالعه طبیعی تر در توییتر ، لیبرال ها به احتمال زیاد موفقیت های ورزشکاران زن و سیاه را نسبت به مردان و سفیدپوستان تقویت می کنند ، در حالی که محافظه کاران موفقیت های گروه ها را به طور مشابهی رفتار می کنند. در مجموعه ای دیگر از مطالعات ، لیبرال های سفید از خود شفافیت کمتری نسبت به شرکای تعامل سفید نشان دادند ، در حالی که محافظه کاران سفید به طور مشابه با شرکای تعامل سیاه و سفید رفتار کردند. و در مجموعه ای دیگر ، لیبرالها تمایل بیشتری به سانسور معابری داشتند که گروههای با وضعیت پایین را به صورت نامطلوب به تصویر می کشید تا معابر یکسانی که گروههای با سطح بالا را به صورت نامطلوب به تصویر می کشند ، در حالی که محافظه کاران با معابر مقایسه ای بیشتری داشتند. تیم های دیگری از محققان الگوهای مشابهی را در حوزه های دیگر پیدا کرده اند. به عنوان مثال ، مردم معیارهای پذیرش سخاوتمندانه تری برای پذیرش نامزدهای سیاه پوستان نسبت به سفیدپوستان در یک جامعه افتخاری داشتند و این گرایش در میان لیبرال ها بیشتر بود. در حالی که افراد با گرایش سلطه اجتماعی ، سفیدپوست را نسبت به متقاضی شغل سیاه پوستان ترجیح می دهند ، گرایش معکوس طرفداری سیاه پوستی نسبت به متقاضی شغل سفیدپوست ، در میان گرایش های سلطه اجتماعی پایین تر است. و در حالی که افراد با توجیه سیستم (مرتبط با ایدئولوژی محافظه کارانه تر) جوک هایی یافتند که گروه های پایین و سطح بالا را به طور مشابه خنده دار هدف قرار می دهند ، افراد کم توجیه سیستم (لیبرال ها) جوک هایی را یافتند که گروه های پایین وضعیت را کمتر از آنچه که گروههای با سطح بالا را هدف قرار دهید. محدودیت ها و یک کلمه در مورد تحقیقات آینده این یافته ها دور از مروری جامع از ادبیات مربوط به این نوع مطالعات نیست. به منظور نتیجه گیری در مورد اینکه یک گروه (لیبرال ها یا محافظه کاران) با گروه ها و افراد رفتار می کنند

۱۱ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

دوستان برای همیشه لطفا برای

معامله من و تو چیست؟

این س slightlyال کمی ناراحت کننده است ، به خصوص برای من. معاملات و من برای اتاق خواب های خوب کار نمی کنم. من یک رمانتیک خود خوانده هستم و نمی توانم نقطه عطف آشکاری نسبت به جهان بینی خود نسبت به ماهیت بریده و خشک معاملات داشته باشم.

معامله در برابر تعالی هرگز برد-برد نیست.

اما معاملات شریان تجارت هستند و چگونه می توان بدون اینکه هنر معامله را درک کرده و از آن استقبال کنیم ، آرزو داشته باشیم که تجارت انسانی تر شود؟ معاملات همچنین انواع موضوعات وجودی را که قابل تأمل است ، مطرح می کند: چه چیزی منصفانه است؟ برد و باخت به چه معناست؟ چه چیزی را خارج از معیارهای جامعه بازار ارزیابی می کنیم؟

آیا همه چیز قابل مذاکره است؟
البته می توان زندگی را چیزی غیر از یک معامله دانست. این کار با کارتهایی شروع می شود که هنگام تولد با شما معامله می شود ، با معاملات انجام شده بین والدین و فرزند ادامه می یابد و سپس به محل کار منتقل می شود - یک مرکز پیچیده از معاملات ضمنی و صریح با مشتریان و همکاران - و همچنین امور اجتماعی قراردادهایی که همه ما به عنوان شهروند منعقد می کنیم ، و نه مهمترین روابط عاشقانه ما ، خواه ناخواه ، معاملات همیشه (همچنین) هستند.

همانطور که در زندگی خود حرکت می کنیم ، هر اقدام اجتماعی یک مذاکره است. مرزهای هویت من ، آزادی من ، با توجه به شما چیست؟ اشتراکات بین ما چیست که به من اجازه می دهد خودم را بیان کنم در حالی که به شما اجازه می دهد خود را نیز بیان کنید؟ توافق ضمنی یا صریح بین ما که درگیری آشکار داشته باشد چیست؟

مذاکره موثر مهم است ، و اغلب توسط نقاط کور خود مانع می شود. دن شاپیرو ، بنیانگذار و مدیر برنامه مذاکرات بین المللی هاروارد و یکی از برجسته ترین متخصصان حل اختلاف در جهان ، ادعا می کند که بیشترین درگیری ها از نظر احساسی ، تهدیدهای هویت ما هستند.

شاپیرو در آخرین کتاب خود با عنوان "مذاکره درباره غیر قابل مذاکره" سه بعد تعارض - عقلانیت ، احساسات و هویت - را به یک کیک سه جانبه تشبیه کرده است. در مصاحبه با ZKM ، او می گوید ،

"عمیق ترین لایه ()) ، معنویت ، مهمترین لایه برای حل یک درگیری است که از نظر عاطفی تأمین می شود. این بعد لزوماً مربوط به امر الهی نیست ، بلکه نمایانگر احساس عمیق ما در هدف است. در حالی که برخورد دیدگاه های عقلانی به بحث متحرک منتهی می شود ، یک برخورد معنوی می تواند به مخالفت غیور منجر شود. معنویت از طریق یک دستورالعمل سطح روده در مورد چگونگی تحقق هدف زندگی ما به ما انگیزه می دهد. ذهن منطقی ما ممکن است به این تماس پاسخ دهد و ذهن عاطفی ما را به جلو ترغیب کند. اما این تماس از پناهگاه های درونی هویت ما ناشی می شود ، از آنچه مذهبی ها ممکن است "روح" بنامند. "

شاپیرو مجموعه ای از نیروهای عاطفی پنهان را معرفی می کند که تمایل دارند طرفین درگیری را به بن بست بکشاند - حتی اگر این کار خلاف منافع منطقی آنها باشد. این "پنج فریب ذهن قبیله ای" سرگیجه ، اجبار تکرار ، تابوها ، حمله به مقدسات و سیاست های هویتی است. وی معتقد است که کمک به طرفین برای تفکر و فهم این فریب ها می تواند درگیری به ظاهر غیر قابل بحث را به درگیری تبدیل کند که قابل بحث است.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد
دوستی در محل کار پیچیده است اما ارزشش را دارد
جدا از عشق والدین ، ​​یک استثنای قابل توجه در میان همه این معاملات و مذاکرات ، یک قبیله کوچک است: دوستی. مطمئناً منافع مشترکی در این زمینه وجود دارد ، اما برخلاف یک رابطه کاملاً عاشقانه یا کاملاً تجاری ، دوستی می تواند در منطقه خاکستری ، در فضای مبهم همدردی ، تجربه مشترک و رفاقت دوام بیاورد. از آنجا که دارایی برای تجارت وجود ندارد یا حداقل تعداد آن کمتر است ، دادن و گرفتن احساس معامله کمتری دارد و نتیجه آن کمتر است. در حالی که روابط دیگر ناگزیر برای انصاف مورد موشکافی قرار می گیرند ، دوستی می تواند گوهر سخاوت را حفظ کند (برای مدت زمان طولانی تری). خنده عاشقان و شرکای تجاری اغلب آنها را آزار می دهد - خنده دوستان به ندرت انجام می شود. "دوستی ، مانند فلسفه ، مانند هنر غیر ضروری است ... ارزش بقا ندارد. بلکه یکی از مواردی است که به بقا ارزش می بخشد. "

در تجارت ، دوستی عاشقانه جدید است.

به همین دلیل است که وقتی دیگران به من یادآوری می کنند ، "توجه داشته باشید که همکاران شما دوستان شما نیستند" ، احساس سرکشی می کنم ، زیرا فکر می کنم: اما آنها هستند !؟

من تنها کسی نیستم که چنین فکری می کند با استفاده از شبکه های اجتماعی و فناوری دیجیتال ، دوستی های کاری و محیط های کاری ترکیبی که "همه شاید کمی بیش از حد درباره یکدیگر می دانند" افزایش یافته است. گرچه دوستی در محل کار می تواند برای بهزیستی ذهنی مفید باشد (مهمترین دلیل آن این نیست که محل کار مکان های مهمی برای مبارزه با اپیدمی تنهایی است) ، اما یک جنبه تاریک نیز وجود دارد. پیمایش در این قلمرو پیچیده نیاز به هوش هیجانی و ارتباطات روشن و شفاف دارد. این به ویژه هنگامی صادق است که یک دوست رئیس شما یا رئیس شما دوست شما شود ، یا تغییرات دیگری در ساختارهای قدرت اساسی ایجاد شود. کارشناسان توصیه می کنند سریع آنها را تصدیق کنند.

ارزشش را دارد زیرا دوستی باعث ایجاد یک ساعت می شود

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

آیا گذرنامه های واکسن می توانند از بروز همه گیری جلوگیری کنند؟

پست الکترونیک
در سال 2021 ، برای ورود به کشورهایی از جمله استرالیا ، کانادا و انگلیس ، اثبات آزمایش COVID-19 منفی لازم است.
اگر از برنامه های الکترونیکی استفاده می شود ، پس باید گزینه هایی برای افراد بدون دسترسی به چنین فناوری در دسترس باشد.
گذرنامه همه گیری را متوقف نمی کند ، اما اسناد می توانند به مهار آن کمک کنند.
همانطور که COVID-19 و قفل شدن قفل به طور فزاینده ای ویرانگر است ، استفاده از واکسن در سراسر جهان ادامه دارد. برای ایمن ماندن و جلوگیری از احیای مجدد ویروس ، اشکال مختلف "پاسپورت واکسن" یا "گواهی واکسن" مطرح می شود.

ایلان کلمن
آیا حضور در نمایش ها با داشتن واکسن یا گذرنامه یا گواهی سلامت می تواند ایمن تر باشد؟ منبع: ایلان کلمن
این سند می تواند واکسیناسیون ، بهبودی از عفونت یا هر دو را نشان دهد. این یک "پاسپورت ایمنی" نخواهد بود ، زیرا ما نمی دانیم مصونیت بعد از واکسیناسیون یا پس از زنده ماندن COVID-19 چه مدت طول می کشد. حتی آزمایشات مربوط به عفونت فعلی یا قبلی نیز بسیار مناسب نیستند.

بنابراین سوالاتی پدیدار می شود. کدام واکسن ها "اثبات واکسیناسیون" محسوب می شوند؟ عفونت از کدام سویه ها "اثبات بهبودی" محسوب می شود؟ چند بار باید گذرنامه ها تمدید شوند و آیا تمدید نیاز به تقویت کننده دارد؟ آیا می توان گذرنامه ها را به راحتی با واکسن ها و جهش های جدید به روز کرد؟

این س questionsالات چه در مورد COVID-19 و چه در مورد سایر بیماری ها جدید نیستند. بحث در مورد گذرنامه های سلامتی برای ویروس کرونا با قفل شدن در سال 2020 آغاز شد. قبض های مربوط به ویروس کرونا در حال حاضر با امکاناتی که ماه هاست ارائه شده است در حال آزمایش هستند. از ژانویه 2021 ، برای ورود به کشورهایی از جمله استرالیا ، کانادا و انگلیس اثبات آزمایش منفی COVID-19 مورد نیاز است.

امنیت و اعتبارسنجی گذرنامه ها

مدت هاست که بسیاری از کشورها برای ورود به بیماری واکسیناسیون تب زرد یا فلج اطفال به اثبات واکسیناسیون احتیاج دارند ، به ویژه اگر از مکانی که این بیماری ها شایع است وارد شوند. پیش از این ، یکی از عوامل موفقیت آمیز ریشه کن کردن آبله اثبات واکسیناسیون برای سفر در سطح بین المللی بود.

با این حال هیچ سند ، گواهی ، گذرنامه یا گذرنامه ای نمی تواند نوشدارو باشد. در حالی که متقاضیان کلاهبرداری می شوند می توانند جعلی یا سرقت شوند.

ما می توانیم از آنچه قبلاً پذیرفته ایم بیاموزیم. گذرنامه های کشور شامل اقدامات امنیتی بی شماری است ، اما هزینه آنها هنوز هم قابل جعل یا سرقت است در حالی که متقاضیان کلاهبرداری می شوند.

اگر از گذرنامه های واکسن استفاده شود ، بنابراین در مورد امنیت سند ، محافظت از اطلاعات کلی ، اینکه چه کسی هزینه گذرنامه را پرداخت می کند و چه کسی مسئول بررسی گذرنامه قبل و بعد از سفر بین المللی است (همانطور که برای گذرنامه های کشور اتفاق می افتد) تصمیم گیری لازم است.

اگر این گواهینامه فقط الکترونیکی است ، و برنامه هایی به عنوان راه آینده پیشنهاد می شوند ، گزینه های دیگری باید برای افراد فاقد این فناوری در دسترس باشد. تلفن ها را می توان سرقت کرد و منجر به کلاهبرداری و جعل پاسپورت الکترونیکی و گواهی نامه الکترونیکی می شود.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

نگرانی در مورد تبعیض

نگرانی های تبعیض باید رفع شود. در طول دهه های گذشته ، ایالات متحده آمریکا یکی از چندین کشوری بود که در زمان های مختلف ، ورود افرادی که از نظر HIV مثبت بودند را ممنوع کرد. اکنون ، برخی از کشورها ، مانند انگلیس ، ورود افرادی که از نظر آزمایش COVID-19 مثبت هستند را منع می کنند.

حتی قبل از اینکه COVID-19 به عنوان یک بیماری همه گیر اعلام شود ، نژادپرستی مربوط به این کشور شیوع داشت. نژادپرستانی که فکر می کردند از نظر آنها کسی چینی به نظر می رسد سپس به افراد بی گناه به دلیل شیوع ویروس حمله کردند. مردم همچنان سو abuse استفاده نژادپرستانه را نسبت به بیماری همه گیر تجربه می کنند.

متأسفانه ، افرادی که نقاب دارند و افرادی که نقاب ندارند نیز سو wearing استفاده و تبعیض را تجربه کرده اند. چگونه می توانیم به دلیل نداشتن گواهی واکسن یا گذرنامه سلامت از حملات شرم آور و جسمی یا کلامی جلوگیری کنیم؟

اگر خواستار مناطق "واکسینه شده" و "واکسینه نشده" برای هواپیماها و رستوران ها هستیم ، واکنش ها و واکنش ها را تصور کنید! گرچه قبلاً در سیگار کشیدن جدایی وجود داشت.

هنگام در نظر گرفتن اثبات واکسیناسیون برای کارهای محلی ، مانند ورود به میخانه ها ، سینماها ، فروشگاه ها و سایر مکان های عمومی ، چالش های خاصی پیش می آید. کارکنان دارای حقوق بهداشت و ایمنی هستند ، که انگیزه ای برای ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی سرپوشیده در بسیاری از کشورها بود. این همیشه یک انتخاب سیاسی برای برقراری توازن بین حقوق فردی ، بهداشت و ایمنی و آزادی انتخاب برای مشاغل خواهد بود.

تجارت غیرقابل اجتناب است

ما باید از نمونه های قبلی درس بگیریم. اثبات واکسیناسیون علیه بیماری های متعدد در سراسر اروپا و ایالات متحده آمریکا برای حضور کودکان در مدرسه رایج است. شواهد واضح است که این دستورات ، و سایر اشکال گواهینامه های واکسن ، در کنترل بیماری و نجات جان افراد نقش دارند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

اینکه چگونه این شواهد به تصمیم گیری منجر می شود ، اغلب توسط ایدئولوژی تعیین می شود. جلب رضایت همه در هنگام تعادل بخشیدن به زندگی پس انداز شده ، امنیت اطلاعات و حفاظت از داده ها ، هزینه های مربوطه ، مزایای آزادی افراد واکسینه نشده در مکان های عمومی و عواقب جعل موفق ، سرقت یا کلاهبرداری.

سرعت و انصاف اجرای هر گذرنامه یا گواهی نیز به تعادل نیاز دارد. تصمیم گیری در مورد لازم است

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

اوتیسم چیست؟

اوتیسم نوعی اختلال رشد است که بر پردازش اطلاعات تأثیر می گذارد. افراد اوتیسم در مهارت های اجتماعی و ارتباطی مشکل دارند. آنها علایق محدودی دارند و رفتارهای تکراری دارند. آنها همچنین تمایل به حساسیت یا ناراحتی ناشی از تحریک حسی مانند برخی از نورها یا صداها را دارند.

از آنجا که علائم اوتیسم بسیار متفاوت است ، گفته می شود این بیماری در طیفی وجود دارد که از آن به عنوان اختلال طیف اوتیسم یاد می شود. سندرم آسپرگر به اوتیسم "با عملکرد بالا" اشاره دارد ، اما دیگر یک اصطلاح تشخیصی رسمی نیست.

اوتیسم معمولاً در دو سالگی بروز می کند. طبق CDC این بیماری در مردان چهار برابر بیشتر از زنان تشخیص داده می شود ، اگرچه زنان اغلب نادیده گرفته می شوند و به درستی تشخیص داده نمی شوند. فراوانی تشخیص طی 20 سال گذشته افزایش یافته است. مشخص نیست که آیا وقوع واقعاً در حال افزایش است ، آیا کارشناسان از آن آگاهی بیشتری دارند ، یا اینکه آیا تشخیص تغییر کرده است تا درجات کمتری از نقص را شامل شود.

هیچ درمانی برای اوتیسم وجود ندارد و یا به طور جهانی به دنبال آن نیست: بسیاری از مردم استدلال می کنند که نباید اوتیسم را به عنوان یک بیماری پزشکی که نیاز به بهبود دارد ، تنظیم کرد. برای کسانی که در انتهای عملکرد پایین تر هستند ، روش ها و روش های درمانی هدفمند می تواند به کاهش علائم کمک کند.

علائم اوتیسم
Nazarova Mariia / شاتر استوک
در حالی که شدت علائم بسیار متفاوت است ، به طور قابل ملاحظه ای اختلالات در مهارت های اجتماعی و ارتباطی وجود دارد. برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم به هیچ وجه صحبت نمی کنند و در طول زندگی لال می مانند ، در حالی که دیگران چالش های اجتماعی خفیفی دارند. کودکان مبتلا به اوتیسم نیز علائق محدود و رفتارهای تکراری نشان می دهند.

والدین ممکن است متوجه شوند که نوزاد آنها از تماس چشمی اجتناب می کند یا پاسخی نمی دهد و ممکن است ایجاد پیوندهای عاطفی و وابستگی والدین برای آنها دشوار باشد. کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است واکنش های غیرمعمولی به تحریک حسی داشته باشند و نسبت به برخی اصوات ، بافت ها ، طعم ها یا بوها بسیار حساس باشند. ممکن است در هماهنگی حرکتی و ضعف تن عضلانی نقص داشته باشند.

کودکان اوتیستیک در اوایل زندگی انواع مختلفی از رفتارها را تکرار می کنند ، مانند زدن دست ، تکان خوردن بدن و ایجاد صدا. آنها ممکن است اشیا را مرتبا مرتب یا روی هم قرار دهند. برخی از کودکان با اقدامات مکرر مانند گاز گرفتن دست و ضربه سر به خود آسیب می رسانند. آنها همچنین ترجیح زودهنگام نسبت به روالهای بی نظیر زندگی روزمره دارند.

برای اطلاعات بیشتر ، به علائم و تشخیص اوتیسم مراجعه کنید.

علل اوتیسم

هیچ کس به طور کامل نمی فهمد که چه چیزی باعث اوتیسم می شود. تعداد کودکان مبتلا به این اختلال از زمان هزاره به طور قابل توجهی افزایش یافته است ، اما متخصصان مطمئن نیستند که آیا این نشان دهنده بهبود آگاهی تشخیصی است یا افزایش واقعی شیوع است.

تحقیقات نشان می دهد که ژنتیک یک عامل است ، زیرا افرادی که خواهر یا برادر مبتلا به اوتیسم دارند ، بیشتر احتمال دارد که خود اوتیسم داشته باشند. اوتیسم در افرادی که پدر یا مادر بزرگتری دارند نیز بیشتر است. طبق گفته انستیتوی ملی بهداشت روان ، وزن بسیار کم هنگام تولد نیز یک عامل خطر محسوب می شود و ASD در افرادی که برخی از بیماری های ژنتیکی مانند سندرم X شکننده یا سل اسکلروزیس دارند ، بیشتر رخ می دهد.

برای اطلاعات بیشتر ، ببینید چه چیزی باعث اوتیسم می شود؟

درمان های اوتیسم
Photographee.eu/Shutterstock
رویکردهای م effectiveثر بسیاری برای مدیریت یا درمان اوتیسم وجود دارد. مداخله زودهنگام با روشهای رفتاری ، شناختی و ارتباطی بسیار ساختاریافته ، گاهی اوقات به طرز چشمگیری به کودکان اوتیسم در یادگیری مهارتها کمک می کند. برنامه های آموزشی مدرسه محور برای کودکان اوتیسم طراحی شده می تواند در بهبود عملکرد فکری موثر باشد.

برنامه هایی که از تجزیه و تحلیل رفتار کاربردی (ABA) استفاده می کنند ، به عنوان استاندارد درمان به طور گسترده ای پذیرفته شده اند. در بیشتر برنامه ها ، والدین تشویق می شوند که در مراقبت از فرزندان خود بسیار مشارکت داشته باشند.

در حالی که هیچ دارویی نمی تواند آسیب های متداول در اوتیسم را اصلاح کند ، اما داروهای روانگردان از جمله ضد افسردگی ، داروهای ضد روان پریشی و ضد تشنج برای کمک به کنترل علائم خاص گاهی تجویز می شوند. داروهای ضد تشنج ممکن است تعداد حملات تشنجی را در فرد کاهش دهد اما آنها را به طور کامل از بین نمی برد.

برای اطلاعات بیشتر ، ببینید چگونه اوتیسم درمان می شود؟

اوتیسم و ​​شرایط مرتبط

به نظر می رسد اوتیسم با مجموعه ای از شرایط پزشکی و بهداشت روانی همپوشانی دارد. افراد مبتلا به اوتیسم همچنین می توانند بیش فعالی ، اضطراب ، افسردگی ، صرع ، چالش های خواب ، مشکلات دستگاه گوارش یا سندرم X شکننده داشته باشند.

جدا کردن دلیل وجود این شرایط و چگونگی ایجاد یکی برای دیگری دشوار است (یا بالعکس). با این حال شناسایی آنها مهم است زیرا به افراد اوتیسم امکان می دهد تا علائم ناراحت کننده را برطرف کرده و زندگی روزمره خود را بهبود بخشند.

برای اطلاعات بیشتر ، به اوتیسم و ​​شرایط مرتبط مراجعه کنید.

فرزندآوری اوتیسم

یادگیری اینکه کودک مبتلا به اوتیسم است می تواند طاقت فرسا باشد و والدین ممکن است احساسات مختلف را دور بزنند. والدین بودن کودک مبتلا به اوتیسم اغلب به معنای تحقیق در مورد برنامه ها و خدمات ، ثبت سوابق دقیق و تبدیل شدن به مدافع کودک در مدرسه و محیط پزشکی علاوه بر تنظیم

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

والدین اوتیستیک: آیا زمان بازی با بچه هایی که شما را خسته می کنند؟

پدر و مادر اوتیسم بودن سخت است. درست مثل هر نوع پدر و مادر بودن. اما این همچنین بهترین چیز در جهان است - همانطور که هر پدر و مادری ، نه فقط اوتیسم ، به شما می گویند.

Unsplash / 吴 迪brawny
منبع: Unsplash / 吴 迪brawny
یکی از مواردی که در مورد والدین با اوتیسم به سختی می دانم اختلاف در نحوه "بازی" من در مقابل نحوه بازی فرزندانم است. به خصوص وقتی پیرتر می شوند و تخیلاتشان وحشیانه می شود ، من دائماً پس از 5 یا 10 دقیقه از وقت اختصاصی بازی ، خودم را گم و خسته و پریشان می بینم.

این واقعیت را بگویید که بچه ها به دلیل همه گیری در حال انجام تقریباً 24/7 اکنون با ما هستند و شما یک دستورالعمل فرسودگی حماسی دارید!

من اغلب با خودم فکر کرده ام ، چه مشکلی دارم؟ قرار است زمان بازی سرگرم کننده باشد ، درست است؟ چرا من آن را بسیار خسته کننده می دانم؟

خوب هیچ مشکلی با من نیست من اوتیسم هستم ، بنابراین جور دیگری "بازی" می کنم ، و اشکالی ندارد.

اکنون ، پسرم نیز اوتیسم است ، اما همانطور که هر سلیقه ای به شما می گوید ، "اگر با یک فرد اوتیسم ملاقات کرده اید ، با یک فرد اوتیسم ملاقات کرده اید."

بله ، او دوست دارد اتومبیل هایش را به رنگی ردیف کند یا "ترافیک" ایجاد کند. بله ، ما همین سناریوهای تعقیب و گریز پلیس را بارها و بارها بازی می کنیم (همه اینها بسیار به ایده من درباره "بازی" نزدیکتر است). تخیل او ، هوس توجه و چالش می کند ، و من اغلب درگیر ماجراهای مفصلی می شوم که خیلی ساده ، من را فرسوده می کند.

من نمی دانم چگونه وانمود کنم که با بچه ام بازی می کنم. من نمی توانم در حین پرواز داستان بسازم و واکنش های "طبیعی" را ایجاد کنم تا وانمود کند که موقعیت های اجتماعی را پخت و پز می کند - در پایان فقط به او می گویم که دقیقاً به من بگو که بعد می خواهد چه بگویم ، و این برای هیچ کس سرگرم کننده نیست .

اگر به نظر آشنا می رسد (خواه اوتیسم باشید یا نه!) ، در اینجا مواردی وجود دارد که به من کمک کرده است بدون استفاده از بانک انرژی خود ، بیشترین بهره را از وقت بازی با kiddo خیالی ام ببرم!

1. از تکرار به نفع خود استفاده کنید

بیشتر بچه ها ، اوتیستیک یا خیر ، از تکرار لذت می برند. به همین دلیل است که کتاب های کودکان تمایل دارند عبارات مشابه یا مشابه را بارها و بارها تکرار کنند.

به عنوان یک فرد اوتیسم ، تکرار در خانه چرخ من درست است.

بنابراین من از آن به نفع خود استفاده می کنم - من چیزی را پیدا می کنم که فرزندم فکر می کند خنده دار است - مانند یک واکنش خاص دراماتیک یا یک کلمه احمقانه ، و بارها و بارها از آن در طول بازی تخیل ما برای خواستگاری خنده استفاده می کنم. او همراه با این بازی خواهد کرد ، و همان موقعیتی را بارها و بارها ایجاد می کند که منجر به چیز خنده دار می شود. این به من چند دقیقه از ایده پردازی تصادفی داستان اجتماعی استراحت می دهد - این فقط عمل ، واکنش احمقانه ، اقدام ، واکنش احمقانه است ، بارها و بارها بنابراین من مجبور نیستم خیلی سخت فکر کنم.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

2. فرمول داشته باشید

وقتی کودک 5 ساله من اصرار به یک بازی مبتنی بر داستان دارد (یعنی شاهزاده خانم در حال ماجراجویی است! و او باید جادوگر را شکست دهد و توله سگ را نجات دهد!) ، من یک فرمول ساده در جیب عقب خود نگه می دارم تا به من کمک کند مرحله ایده پردازی و آفرینش نمایش:

یک شخصیت اصلی یک هدف دارد.
آنها در طول رسیدن به این هدف با 3 مانع روبرو می شوند - اینها می توانند تقریباً یکسان باشند اما هر بار با یک تغییر کوچک (فکر کنید گرگ بزرگ بد خانه هایی را که از مواد مختلف ساخته شده است ، خراب می کند).
سرانجام ، هدف محقق می شود و جشن برپا می شود.
من می توانم همین نوع فرمول داستان را برای مواردی که بیشتر به بازی تخیلی اجتماعی-احساسی علاقه مند است ، مانند برگزاری یک مهمانی چای تظاهر یا آوردن ماشین اسباب بازی خود به مکانیک ، سازگار کنم - ما هدف خود را داریم ، سپس یک سری چیزهای احمقانه اشتباه می شوند که مانع رسیدن به هدف ما می شود (چای خیلی گرم و سپس خیلی سرد است ، بوق ماشین بدون توجه به کاری که من می کنم ، صدایی خنده دار ایجاد می کند) ، و در نهایت همه چیز حل می شود.

* نکته حرفه ای: بیش از یک بار مجبور شده ام با اکراه مرحله وضوح "همه کار می کند" را رها کنم ، زیرا به نظر می رسد بچه من فکر می کند همه چیز باید تا ابد ادامه یابد!

3. با نقاط قوت خود بازی کنید

کاری پیدا کنید که مورد پسند کودک شما قرار بگیرد و همچنین کاری باشد که در انجام آن مهارت دارید یا از انجام آن لذت می برید.

علاقه ویژه من هری پاتر است. گاهی اوقات می توانم خیال پرداز کوچکم را متقاعد کنم که وانمود کند ما در مدرسه جادوگری جادوگر هستیم ، بنابراین برای من راحت تر می توانم ماجراجویی خود را طراحی کنم.

ظاهراً ، من در تقلید از صداها و لهجه های مختلف نیز مهارت دارم (اتفاقاً موردی که بسیاری از افراد اوتیسم در آن مهارت دارند) ، بنابراین اگر من نیاز به استراحت در بازی با روش او داشته باشم ، برای او صدای شخصیت خواهم گذاشت و قبل از اینکه مجبور شوم دوباره از تخیل خود استفاده کنم ، این برای مدتی ما را از طریق یک بازی تکراری حمل می کند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

4. شکستن در آهنگ

این بیشتر وقتی که او کمی کوچکتر بود ، کار می کرد - 3 و 4 ساله - اما هنوز هم به سختی کار می کند.

اگر دچار کمبود فکر یا احساس جدیدی از ذهنم شوم ، شروع به خواندن آهنگی می کنم که او می داند یا شروع به پخش آن از طریق تلفن من است. غالباً ترانه های کودکان در بازی های خاص خود ساخته می شوند - فکر کنید "اگر خوشحال هستی و آن را می دانی" یا "سر ، شانه ها ، زانوها و انگشتان پا" - عملکردهایی که همراه با کلمات انجام می شود او را برای چند دقیقه درگیر می کند ، و می توانم آنها را با او انجام دهم ، در حالی که انرژی ذهنی خود را حفظ می کنم

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

آیا شکست والدین شما به این معنی است که آنها شما را دوست ندارند؟

دیروز یارزیت مادرم ، سالگرد مرگ او بود. سه سال بعد ، می بینم که غالباً به او فکر می کنم ، و متفاوت از آنچه که او زنده بود فکر می کردم. یتیمی میانسال و دارای دو خواهر و برادر شگفت انگیز ، هرچه پیرتر می شوم بیشتر در مورد او می آموزم و شخصیت قدرتمند او دیگر بینش من در رابطه ما را سایه نمی اندازد.

در یک دوره طولانی از افسردگی در سی سالگی ، من با مردی درمان کردم که گاهی اوقات مشاهدات مهم را ارائه می داد ، مانند این یکی در پاسخ به تلاش من برای آشتی دادن اهداف محبت آمیز مادر و عدم حمایت من از من: بهترین کاری را که می توانند انجام دهند. "

همانطور که در جای دیگری از این وبلاگ اشاره کردم ، مادرم رابطه شدیدی با پدرش داشت که مانند او به شدت باهوش بود و با شوخ طبعی و شوخ طبعی او می توانست ویرانگر باشد. پدربزرگ استاد حقوقی شیفته لیزی بوردن (زنی که از قتل پدر و مادرش با تبر تبرئه شد) ، پدربزرگ مجموعه ای از عکس های مادر پنج ساله را که لباس لیزی را بر تن داشت ترتیب داد. جوک"؟ عینی سازی عجیب ، دردناک و فاصله دهنده. هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. اما هر وقت مامان به سری عکسهای سیاه و سفید کوچک خود نگاه می کرد که تیری به اندازه قد خود به دست داشت ، برمی گشت و صورت آسیب دیده خود را از من پنهان می کرد. او نتوانست تصاویر را پاره کند اما تحمل آنها را هم نداشت. انگیزه پدرش غیرقابل توصیف بود.

تلویزیون پارامونت ، دامنه عمومی / wikimediacommons
الیزابت مونتگومری ، افسانه لیزی بوردن منبع: تلویزیون پارامونت ، حوزه عمومی / wikimediacommons
مامان که درگیر نقش خودش به عنوان یک دختر (قاتل) شده بود ، نمی دید که جادوگر جذاب او درباره "پاهای کوچک چرب روی کف آشپزخانه" من ممکن است بر من تأثیر بگذارد زیرا او تحت تأثیر "پیش از فرویدی" پدرش قرار گرفت شوخی پاهایم چرب نبود - آهنگ مزخرف بود. اما این هم شکست همدلی بود و به من آسیب زد. هنگامی که من نوجوان بودم ، تنها کاری که او باید انجام دهد این بود که صدای "پای کوچک چرب روی کف آشپزخانه" را سوت بزند و من با خجالت و خشم خاموش بر من غلبه خواهم کرد.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

شک ندارم که آهنگ مزاحم مادرم - که ریشه آن فراموش شده است - در عشق و لذت دختر کوچکش ساخته شده و در کمال ناباوری خوانده شده است (یا بعداً سوت می کشد) که احتمالاً می تواند به من آسیب برساند. احتمالاً مفهوم پدرش از عکسبرداری لیزی بوردن با اعتماد به عشقی که او واقعاً نسبت به دختر کوچکش احساس می کرد ، به همین شکل تحریف شده است. گاهی اوقات والدین به سادگی نمی توانند از تجربه کودکی پویایی ناکارآمد خانواده عبور کنند و ناخودآگاه آن را با فرزند خود دوباره اجرا می کنند و معنای عمل را بازنویسی می کنند.

در سالهای پس از مرگ او ، من لحظه ای را با مادر خود به یاد آهنگ "پاهای کوچک چرب" متصل کردم. لحظه طنین بخشش است و غم و اندوهم را کاهش داده است.

بیست سال پس از اینکه مادر آخرین بار آن آهنگ را سوت زد ، من به دلیل بهبودی قلب شکسته برای مدتی در کنار او ماندم. یک روز صبح پشت لیوان میز ناهارخوری نشسته بودیم و لیوانهای قهوه را روبرو می کردیم. وی گفت: "من نگران هستم که مواردی وجود دارد که من برای شما درست نکردم."

این کلمات اشک را در چشمانم جاری کردند.

وی ادامه داد: "من همیشه فکر می کردم که آیا شما باید در زمان دختر بودن شما را به آن اردوگاه دیابت می فرستادیم."

سرم را تکان دادم. "اگر تو می داشتی از خجالتی می مردم."

لبخند زدیم من می دانستم که در زندگی مربوطه هرکدام از ما شکاف ناامنی را با یک اعتماد به نفس پوشانده ایم.

او شروع به گریه کرد ، البته من هم گریه کردم. "امیدوارم که شما بدانید که چقدر همیشه شما را دوست داشته ام. اگر مواردی وجود دارد که من آنها را درست انجام ندادم ، امیدوارم که به من اطلاع دهید ، تا بتوانیم آنها را درست کنیم. "

دستم را روی دستم قرار دادم ، که دقیقاً همان شکل من بود. پوست او شکننده بود ، لکه های پیری و چین و چروک داشت. من صادقانه گفتم: "هیچ چیز نباید درست شود."

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

اختلالات خوردن همیشه مشهود نیستند

نظرات
آخرین هفته در ماه فوریه ، هفته آگاهی از اختلالات خوردن است. اختلالات خوردن حدود 7.8٪ از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد (گالمیش و همکاران ، 2019). اگرچه نسبت به اضطراب یا اختلالات خلقی نسبتاً فراگیر کمتر رایج است ، اما ارزش آن را ندارند که توسط ارزیابی کنندگان کمتر شناخته شود.

Pexels / Pixabay
منبع: Pexels / Pixabay
مهم است که بدانیم اختلالات خوردن فقط به بی اشتهایی یا پوسیدگی محدود نمی شوند. انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) به طور رسمی اختلال پرخوری را در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی نسخه 5 (DSM-5) به رسمیت شناخت. همچنین اختلال در مصرف مواد غذایی با اجتناب از محدودیت (ARFID) و Pica وجود دارد ، بیماری هایی که معمولاً در کودکان کوچکتر تشخیص داده می شوند.

ARFID نوعی عدم علاقه به غذا یا غذا خوردن ، محدودیت در مصرف مواد غذایی به دلیل حساسیت شدید به بافت غذا یا ترس از عواقب خطرناک خوردن مانند خفگی است. Pica ، یکی دیگر از شرایط کودکی ، مصرف مداوم مواد غیر غذایی است. صحبت از سن ، به نظر می رسد فرهنگ عامه ، اختلالات خوردن را بر جمعیت جوان نشان می دهد. با این حال ، افراد مسن نیز می توانند مبتلا شوند ، به عنوان مثال ، شخصی در سالهای میانسالی که با یک عامل استرس زا روبرو شده است که منجر به عود بولیمیا می شود که سالها در حال بهبود بود.

برخی دیگر ممکن است محدودیت های غذایی داشته باشند که با هیچ یک از موارد فوق جور نیست. به عنوان مثال ، برخی از دانشجویان دانشگاه ، اغلب خانمها ، به منظور نوشیدن بیش از حد الکل اما عدم افزایش وزن ، کالری های سالم را به شدت کاهش می دهند. این امر به عنوان اختلال تغذیه یا تغذیه نامشخص تشخیص داده می شود.

متأسفانه ، مگر اینکه یک پزشک متخصص در زمینه درمان اختلالات خوردن باشد ، به نظر می رسد کمبود توجه فوق الذکر در مقایسه با سایر شرایط رایج اغلب اختلالات خوردن را به عنوان م componentلفه فراموش شده ارزیابی تشخیصی در می آورد. ما آموزش دیده ایم تا در مورد اشتها ، که می تواند توسط اضطراب و خلق و خوی ایجاد شود ، س askال کنیم. با این حال ، ممکن است احساس غیر طبیعی بودن س askال در مورد تصویر بدن یا روابط با غذا باشد مگر اینکه مورد توجه پزشک قرار گیرد. خوشبختانه ، ما می توانیم به طور طبیعی به سراغ این اشتها برویم.

کاوش برای اختلالات خوردن
با پایان یافتن هفته آگاهی از اختلال در خوردن غذا ، امیدوارم که در مصاحبه های تشخیصی خود اهمیت س professionalsال درباره شرایط را به متخصصان روانشناسی یادآوری کرده باشند. رفتارهای مرتبط با ARFID و Pica معمولاً دلیل ارزیابی یا درمان والدین هستند ، بنابراین واضح تر است. بی اشتهایی ، بیولیمیا و اختلال پرخوری ممکن است واضح نباشد یا فرد سعی کند موضوع را پنهان نگه دارد. اگر از خود می پرسید که چگونه س questionال را برای ارزیابی احتمال اختلال در خوردن / موارد مربوط به تصویر بدن در نظر بگیرید ، موارد زیر را در نظر بگیرید:

آوا سل / Unsplash
منبع: Ava Sol / Unsplash
هنگامی که در مورد اشتهای خود س askingال می کنید ، اگر بیماران گزارش می کنند که کم غذا می خورند یا زیاد غذا می خورند ، مهم است که چه چیزی باعث این مسئله می شود. آیا تغییر اشتها تصادفی بود / منحصر به یک طلسم افسردگی یا شروع اضطراب بود؟ در غیر این صورت ، شروع گفتگو در مورد رابطه فرد با غذا مهم است. آیا لاغر هستند اما رژیم های مکرر را گزارش می کنند؟ آیا آنها اضافه وزن دارند و غذای خود را به عنوان یک عامل استرس زا معرفی می کنند؟
پرسیدن س questionsالات روشن درباره افزایش / کاهش اشتها نیز مفید است. به عنوان مثال ، "هارون ، شما اشاره کردید که اخیراً گرسنه تر شده اید. من فقط می خواهم روشن کنم ، زیرا گاهی اوقات مردم گرسنگی را با صرف بیشتر خوردن اشتباه می گیرند ؛ آیا گرسنه تر هستید ، یا آیا مجبور به خوردن هستید ، حتی اگر در حال حاضر پر است؟ "
معمولاً مصاحبه کنندگان در مورد تصویر خود از بیماران سال می کنند. این معمولاً اطلاعاتی را جمع می کند مانند اینکه شخصی خود را بازنده ، قربانی یا مثلاً یک نفس نفخ زده می بیند. ادغام یک سوال در این بحث به طور خاص در مورد تصویر بدن آنها می تواند مفید باشد. "شما می دانید ، جو / جین ، اغلب اوقات تصویر بدن ارتباط زیادی با احساس شخصی نیز دارد. من تعجب می کنم که شما با کجا هستید."
در مورد کودکان / نوجوانان ، سرپرستان اغلب بخشی از روند مصاحبه هستند. استفاده از بررسی متقابل با سرپرستان در مورد نگرانی ها و سخنرانی ها مفید است. در مورد خوردن رفتارهای بی نظم یا نگرانی های مربوط به تصویر بدن ، پزشک بعد از س askingال از کودک / نوجوان ، می تواند به سادگی بگوید ، "آقای / خانم. فلان ، آیا شما نگرانی در مورد غذا خوردن یا شکل بدن از جو / جین دارید؟" این همچنین می تواند شامل پرسیدن درباره ورزش بیش از حد یا رژیم بسیار دقیق رژیم غذایی حتی اگر فرد از نظر آنورکسیک نیست. چنین مواردی ممکن است نشان دهنده تکامل یک اختلال خوردن باشد. اگر کشف شود یک باور اصلی از "من باید لاغر باشم" یا مشابه آن در پشت آن است ، هوشیاری نسبت به آنورکسیا در حال رشد مهم است.
اگر در حال حاضر اختلال در خوردن غذا / مسائل مربوط به تصویر بدن در دسترس نیست ، آیا آنها تاکنون با رفتارهای آنورکسیک ، پرخوری یا پرخوری دست و پنجه نرم کرده اند؟ حتی اگر آنها سالها در بهبودی بوده باشند ، افراد می توانند دوباره به این الگوی عود کنند و هوشیاری نسبت به علائم عود از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، به خصوص اگر استرس جدی وجود داشته باشد.
مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

اگر

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

آیا افراد باید بتوانند واکسن دریافتی را انتخاب کنند؟

با در دسترس بودن فرمولاسیون بیشتر واکسن ، ممکن است به بیماران اجازه دهد واکسنی را که ترجیح می دهند انتخاب کنند.
تحقیقات نشان می دهد که مجاز به انتخاب واکسن می تواند با افزایش استقلال و تعامل بیمار ، به تقویت ایمن سازی کمک کند.
با این حال ، تغییر مداوم اطلاعات مربوط به واکسن ها می تواند بیمارانی را که تصمیم به تصمیم گیری دارند گیج کرده و عوامل تدارکاتی برخی از کلینیک ها را مجبور به محدود کردن انتخاب کند.
هدف سیاست گذاران باید چارچوب انتخاب به روشی ساده باشد و بر عواملی (عوارض جانبی ، اثربخشی و غیره) که مصرف کنندگان بیشتر به آنها توجه دارند ، تمرکز کنند.
تصور کنید که قبل از رسیدن باران های زمستانی در یلپ به دنبال سرویس تمیز کردن ناودان هستید. در جستجوی خود ، دو شرکت با ده ها نظر مشتری و میانگین تقریباً 5 ستاره پیدا می کنید. چند نفر دیگر فقط با تعداد انگشت شماری از بررسی های میانه رو وجود دارد و یکی از آنها برچسب تأسف بار "ناودان تمیز خواهد بود ، به نوعی" است. به نظر می رسد هزینه همه تقریباً یکسان باشد ، اما عجیب ، آنهایی که در رده های بالا قرار دارند نیاز به دو دیدار جداگانه از خانه دارند. مطمئناً ، هوا همانطور که هست ، واقعاً نمی دانید چه موقع ممکن است باران ببارد و چه مقدار. بنابراین ، چه کاری باید انجام دهید - منتظر بهترین باشید یا ASAP کار را به پایان برسانید؟

خوب ، فکر کنید - زیرا این پست در مورد ناودانها نیست بلکه انتخاب آگاهانه است و اینکه آیا می تواند نقشی در مرحله بعدی توزیع واکسن COVID داشته باشد. برای پاسخ به این س ofال که آیا به افراد اجازه داده می شود که کدام واکسن را می پذیرند یا خیر ، بحث با رضایت آگاهانه و رکن اساسی اخلاقی آن ، خودمختاری بیمار آغاز می شود.

"هر انسانی در سن بزرگسالی و عقل سلیم حق دارد تعیین کند که با بدن خودش چه کاری انجام خواهد شد" ، اینگونه توسط دادگستری بنیامین کاردوزو در سال 1914 در بیان مفهوم خودمختاری نوشته شده است. این تا نیم قرن گذشته نبود با این حال ، این اصل اساسی به طور گسترده ای مورد پذیرش و اجرا قرار گرفت. قبل از آن ، این تصور فراگیر وجود داشت که پزشکان برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه اطلاعاتی برای بیمارانشان سالم است و چه چیزهایی مجهز نیستند ، دقیقاً مانند والدین با رژیم غذایی گزینه هایی برای یک کودک خردسال.

تحول از رویکرد پدرانه ، "ما می دانیم چه چیزی بهتر است" به یک رویکرد خودمختار نه تنها با سخنان دادگستری کاردوزو ، بلکه همچنین با افشاگری در مورد مطالعات پزشکی غیراخلاقی ، از جمله جنایات "تحقیق" در آلمان نازی و بدنام مطالعات سیفلیس توسکی (آلاباما). این بی رحمی ها ضعف اساسی پزشکی پدرانه - احتمال سو abuse استفاده به نام منافع دیگر - را غیرقابل قبول و غیرقابل قبول کرد. امروزه ، یک بیمار با صلاحیت نمی تواند مداخله پزشکی دریافت کند یا در یک آزمایش تحقیقاتی بدون دادن "رضایت آگاهانه" به طور مستقل شرکت کند.

رضایت آگاهانه یک چیز است ، اما در مورد انتخاب چندگانه آگاهانه در شرایط همه گیری که در آن ضرورت بیش از حد بهداشت عمومی در حال دستیابی به مصونیت گله در اسرع وقت است ، چه باید کرد؟ تاکنون ، این بحث در ایالات متحده مورد نیاز نبوده است - ورود واکسن ها برای اکثر گیرندگان به قدری مورد استقبال قرار گرفت که در انتخاب یکی از این دو محصول موجود تعمق زیادی صورت نگرفت. البته این امر همچنین به همسان بودن واکسن های Moderna و Pfizer چه از نظر عملکرد و چه از نظر کارآیی بسیار کمک کرده است. اکنون ، با این وجود ، به تدریج و با بالاترین رده ها و مراحل پر خطر ، به سمت واکسیناسیون برای بخش گسترده ای از مردم شخم می زنیم ، به نظر می رسد که در آینده بسیار نزدیک ، واکسن های بیشتری در مخلوط وجود داشته باشد و از خصوصیات متمایزی برخوردار باشند. .

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

برای کمک به اینکه بفهمید تصویب تایید شده جانسون و جانسون و شاید گزینه های دیگر برای کسانی که هنوز منتظر واکسن خود هستند به چه معناست ، من با آرتور کپلان متخصص اخلاق زیست صحبت کردم. کاپلان دکتر است. ویلیام اف و ویرجینیا کانولی میتی استاد اخلاق زیستی در مرکز پزشکی لانگون دانشگاه نیویورک و مدیر بنیانگذار بخش اخلاق پزشکی آنها. او درباره چالش های اخلاقی زیست شناختی COVID-19 حرف های زیادی برای گفتن داشته است. ما در مورد سه مورد از مهمترین سوالات در مورد انتخاب واکسن بحث کردیم.

س: آیا باید واکسن هایی را به مردم پیشنهاد دهیم؟
تا این مرحله ، کپلان گفت ، به دلیل معادل سازی قابل توجه دو گزینه ، جواب "منفی" بوده است. او به من گفت: "برای من مهم نیست که کدام یک را دریافت کردم." "دلیل بسیار کمی برای انتظار برای یکی یا دیگری وجود داشت." (من به عنوان یک ارائه دهنده خط مقدم ، نظر من کاملاً دوم است - فارغ از اینکه کالای مورد تأیید من در ماه دسامبر دریافت کردم ، واکنش اولیه من یکسان بود: سرخوشی!) با این حال ، با تصویب های جدید در افق فوری و نیاز احتمالی به عکسهای تقویت کننده بعداً در سال 2021 ، یک دستور اخلاقی برای ارائه یک انتخاب ممکن است در حال تغییر باشد.

کپلان پیش بینی می کند: "هر ارائه دهنده ای باید برای بحث در مورد انتخاب و همچنین تردید واکسن آماده باشد." این بزرگسالانی هستند که ما در مورد آنها صحبت می کنیم ، بچه ها نیستند و این اتفاق خواهد افتاد

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

تأملاتی در مورد زندگی من به عنوان مربی شغلی

یک مربی شغلی درباره درسهای آموخته شده ، از جمله مرکز اخلاق یک مشاور و اهمیت درک واقعی طیف وسیعی از مشاغل ، تأمل می کند.
پایگاه مشتری شامل بسیاری از افراد است که با انگیزه به کمک نیاز دارند و افرادی که در نهایت خود اشتغالی خواهند داشت ، این عرصه های اصلی را برای مهارت های مربیگری فرد ایجاد می کنند.
خود مشاوران باید خود مبتدی ، از نظر عاطفی پایدار و مایل به گسترش مجموعه مهارت های خود باشند.
من سی و ششمین سال شغلی و مربیگری شخصی خود را دارم و این امتیاز را دارم (این فقط یک کلیشه نیست ، درست است) که به بیش از 6000 مشتری کمک می کنم تا در بخش اصلی زندگی خود حرکت کنند.

شاید وقت آن رسیده است که برخی از تأملات صادقانه را به اشتراک بگذاریم ، امیدواریم که این کار نه تنها برای مشاوران و مربیان شغلی بلکه برای سایر افراد متخصص و همچنین مشتریان مفید باشد.

چند مشاهده در مورد اخلاق

می خواهم از اخلاق شروع کنم. هر چه پیرتر می شوم اخلاق را بیشتر می یابم. من از اینکه کاملاً درمورد اخلاق مشاور شغلی صحبت نکردم از خودم ناامید شدم. در این صفحات ، من در مورد اصول اخلاقی مشاوران شغلی متعجب شده ام که مشتریان خود را برای نامزدی بهتر از آنچه هستند ، نشان می دهند. و من نسبت به اسلحه های اجیر شده که رزومه مشتری خود را می نویسند انتقاد کرده ام - به نظر من اخلاقی بیش از این نیست که والد مقاله مقاله دانشگاهی فرزند خود را بنویسد. من مورد دوم را انجام نداده ام اما به داوطلبان شغلی کمک کرده ام که برای مصاحبه آماده شوند ، از جمله پیشنهاد پاسخ های قانع کننده. من این کار را برای پول انجام نمی دهم. دلیل اصلی آن این است که نه گفتن دشوار است و شاید به این دلیل است که من منطقی می گویم: "این یک معامله چندان مهم نیست." من واقعاً مطمئن نیستم که چرا این کار را می کنم. من فقط می دانم که این درست است.

یک مسئله اخلاقی دیگر: این وسوسه وجود دارد که مشتری خصوصی را تشویق کنید تا جلسه بعدی را تعیین کند ، حتی اگر واقعاً نیازی به آن نباشد. در اینجا ، من معتقدم که من روی زمین محکم هستم. در پایان هر جلسه ، من صادقانه توصیف می کنم که تا چه اندازه جلسه بعدی مناسب است. اگر چیزی وجود داشته باشد ، به این دلیل خطا می کنم که برای اطمینان از صحت اخلاق خود ، جلسه دیگری را تحت فشار قرار نمی دهم. نکته مرتبط ، ارائه مشاوره فقط بسته های چند جلسه ای غیراخلاقی می دانم. پیشرفت و سازگاری از جهاتی متفاوت است که غالباً نمی توان پیش بینی کرد ، بنابراین من معتقدم که تنها قیمت گذاری اخلاقی هر جلسه است.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

با توجه به نکته مثبت تر ، من از اینکه به افراد در انتخاب شغل و استفاده حداکثری از زندگی شغلی خود کمک می کنم ، و اغلب نسبت به آنچه که انتظار داشتم ، زندگی عاشقانه و فرزندپروری آنها احساس خوشبختی می کنم - شغل زندگی اغلب به صورت شخصی می افتد. در طول دهه ها ، من زمان بیشتری را صرف یادگیری و کمک به مشتریان در مورد چنین مسائلی کرده ام.

من فکر می کنم مربیگری شغلی به تخصص بسیار بیشتری از بسیاری از مربیان نیاز دارد. بسیاری از آنها افراد خوبی هستند که خودشان تمایل به بازاریابی دارند ، اما شناخت کافی از دنیای کار ندارند.

تخصص دنیای کار که یک مشاور شغلی موثر را ایجاد می کند

درک طیف وسیعی از مشاغل ، نه تنها وجود آنها بلکه توانایی های نه چندان واضح اما محوری مورد نیاز. اینها اغلب ذهنی هستند و بنابراین بندرت به مقالات و کتابهای معتبر راه پیدا می کنند.
به عنوان مثال ، پزشکی که نمی سوزد باید مراقبت از یک پوست ضخیم را در برابر مرگ و بیماری صعب العلاج ، تحمل ادبیات بی حد و حصر ، فروتنی تشخیص دهد که علی رغم آموزش طولانی ، گران و گاهی خسته کننده ، پزشکی هنوز در دوران نوجوانی است و این رشته به سرعت در حال تغییر است ، موارد زیادی که آنها نمی دانند ، و سیستم مراقبت های بهداشتی بسیار زیاد به این معنی است که حتی اگر دکتر بداند چه کاری انجام دهد ، خطاهای در زنجیره مراقبت های بهداشتی و تاخیرهای اداری باعث عوارض اضافی می شود و مرگ و میر حتی قبل از COVID ، هر ساله 150،000 بیمار فقط به دلیل اشتباهات پزشکی ، سومین علت اصلی مرگ ، فقط در بیمارستان ها جان خود را از دست می دهند! در نتیجه ، بسیاری از پزشکان سعی می کنند خارج از عمل بالینی را به مدیریت ، بررسی بیمار و غیره منتقل کنند.

برای یک مشاور شغلی یا مشتری کشف چنین اطلاعاتی با خواندن یا در یک مصاحبه اطلاعاتی دشوار است. من چنین مواردی را از بحث های محرمانه با هزاران مشتری آموخته ام ، و چون فقط در چند زمینه تخصصی انتخاب کرده ام: پزشکان ، وکلا ، مدیران اجرایی و مربیان ، من ظرافت های آن زمینه ها را بیشتر از آنچه که می دانم می دانم من کلی گرا بوده ام.

دانستن اینکه برای موفقیت در سطح بالا در محیط کار واقعی چه کاری لازم است: مدیریت افراد ، مدیریت پروژه ، جلسات در حال اجرا ، سخنرانی در جمع ، مسائل مربوط به تنوع و شمول ، مدیریت استرس ، مدیریت زمان و تعلل.
درک اینکه برای موفقیت در خود اشتغالی چه کاری لازم است. مشاوران شغلی ، به ویژه در مشاغل خصوصی ، بسیاری از مشتریانی را که مشکل استخدام دارند ، جذب می کنند ، بنابراین آنها اغلب خود اشتغالی را در نظر می گیرند. درک اینکه چگونه می توان به افرادی که کارآفرین طبیعی نیستند کمک کرد تا احتمال موفقیت خود را به حداکثر برسانند: بسیار مهم است: زیره رادار ، سرمایه گذاری کم در بازار ، هنر به حداقل رساندن هزینه ها

۱۰ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر