انگیزه جستجوی چالش و خطر را می توان "رشد داوطلبانه پس از سانحه" نامید. افراد به دلیل تأثیر تغییر در آگاهی ، دست به فعالیت های چالش برانگیزی می زنند. ورزش های شدید همچنین می توانند تغییرات عصبی یا فیزیولوژیکی مهیجی مانند افزایش آدرنالین یا ترشح اندورفین ایجاد کنند. بعد از ترک دانشگاه من یک کار دفتری موقت داشتم و با مردی که یک موتورسوار آماتور بود کار می کردم. او هر ساله به جزیره من - جزیره ای کوچک در میانه راه انگلیس و ایرلند - می رفت تا در مسابقات "TT" شرکت کند ، که به عنوان خطرناک ترین رویداد اتومبیلرانی جهان شناخته می شود. موتورسواران در جاده های عمومی باریک ، با گوشه های تیز و تپه های شیب دار با سرعت حداکثر 200 مایل در ساعت مسابقه می دهند. هر ساله تعدادی کشته رخ می دهد (3 مورد در هر دو سال 2017 و 2018 ، و 2 مورد در سال 2019) و صدها مصدومیت جدی دیگر. این جزیره بیش از صدها پرستار و پزشک اضافی از سرزمین اصلی انگلیس برای کمک به مقابله با آسیب ها به همراه دارد. یک بار از همکارم پرسیدم که چرا مسابقه را خیلی دوست دارد ، حتی اگر مسابقه بسیار خطرناک باشد. بلافاصله فهمیدم که این یک سوال احمقانه است. او پاسخ داد ، "به همین دلیل من آن را دوست دارم - زیرا خطرناک است! زیرا این کار مخالف همه کارهای دفتر من است. این فقط هیجان سریع رفتن نیست ، بلکه احساسی است که در انتها احساس می کنید ، وقتی این کار را انجام دادید و زنده مانده اید. شما بر این چالش غلبه کرده اید و احساس خارق العاده ای می کنید. احساس می کنید هر کاری می توانید انجام دهید. به نظر می رسد جهان جای متفاوتی است. " چندین سال بعد ، من دوباره به طور اتفاقی با آن مرد ملاقات کردم و از او پرسیدم که آیا هنوز هم مسابقات TT را انجام می دهد؟ او پاسخ داد: "نه ، من الان یک خانواده دارم." ‘بنابراین من فکر کردم این خیلی خطرناک است. شاید وقتی بچه هایم بزرگتر می شوند دوباره شروع کنم. اکنون من در حال یادگیری پاراگلایدر هستم. ' اصرار برای ایمنی در مقابل اصرار برای خطر این داستان یکی از پارادوکس های انسان را به تصویر می کشد. درون ما دو اصرار متناقض وجود دارد. بخشی از ما ایمنی و ثبات را دوست داریم - نوعی که مشاغل اداری به همراه می آورند. ما از خطر و دشواری دور می شویم و سعی می کنیم خود را از بدبختی محافظت کنیم. ما دوست داریم مشاغل مطمئنی داشته باشیم که درآمد مداوم داشته باشند و زندگی خود را به روالهای منظمی سامان دهیم که بارها و بارها تکرار می کنیم. ما دوست داریم احساس کنیم که آینده ما امن است و ما و فرزندانمان هیچ کمبودی نخواهیم داشت. اما قسمت دیگری از ما وجود دارد که به جهتی دیگر فشار می آورد و علیه امنیت و امنیت قیام می کند. این قسمت از ما بدنبال ماجراجویی و ناملایمات هستیم. به نظر می رسد که چالش و خطر را دوست دارد. ما از کوه بالا می رویم ، ماراتن می دویم و ورزش های افراطی مانند پاراگلایدر یا بانجی جامپینگ را انجام می دهیم. ما برای کار در موسسات خیریه یا قایقرانی در سراسر جهان از مشاغل پردرآمد و مطمئن دست می کشیم. برای این قسمت از وجود ما ، احساس زنده بودن مهمتر از احساس امنیت است. تقریباً به نظر می رسد که برای بیدار نگه داشتن خود به چالش هایی نیاز داریم ، گویی که ایمنی و روتین بیش از حد ما را به حالت نیمه کما می برد که در آن زندگی خود را راهپیمایی می کنیم. ما می دانیم - اگر فقط ناخودآگاه - چالش هایی مانند موارد فوق شخصیت سازی هستند ، که منجر به افزایش اعتماد به نفس و مقاومت می شوند. آنها ما را با ذخایر عمیق خلاقیت و مهارت در درون ما ارتباط می دهند و به ما احساس می کنند که با تمام توانایی های بالقوه خود زندگی می کنیم. رشد داوطلبانه پس از سانحه من به این انگیزه برای جستجوی چالش و خطر به عنوان "رشد داوطلبانه پس از سانحه" اشاره می کنم. رشد پس از سانحه ، تأثیرات طولانی مدت تجربیات آسیب زا را توصیف می کند. تحقیقات نشان داده است که همه تجربیات آسیب زا می توانند اثرات مثبتی مانند احساس اعتماد به نفس و شایستگی بیشتر ، افزایش احساس قدردانی ، دید وسیع تر ، چشم انداز و معنی قوی تر ، روابط اصیل تر و غیره را به همراه داشته باشند. دیدگاه من این است که ما انسان ها دوست داریم خود را در موقعیت های دشوار و حتی آسیب زا قرار دهیم تا راهی برای مهار برخی از این تأثیرات باشد. ما بصری می دانیم که با غلبه بر چالش ها و خطرات ، برخی از مزایایی را که افراد به طور تصادفی پس از حوادث آسیب زا کسب می کنند ، بدست خواهیم آورد. ما احساس می کنیم که اعتماد به نفس و شایستگی بیشتری پیدا خواهیم کرد ، از زندگی خود قدردانی بیشتری خواهیم کرد و ... در موارد شدید - مانند همکار من موتورسوار - این امکان وجود دارد که افراد با انگیزه ناخودآگاه خود را در معرض خطر مرگ قرار دهند تا برخی از مزایای روانی مواجه شدن با مرگ را بدست آورند. این موارد می توانند به طور کلی شبیه رشد پس از سانحه باشند ، اما دارای قدرت بیشتری هستند. البته این تنها دلیلی نیست که مردم ورزش های شدید را انجام می دهند یا داوطلبانه خود را با چالش هایی روبرو می کنند. ورزش های شدید قطعاً ممکن است تغییرات عصبی یا فیزیولوژیکی مهیجی ایجاد کنند ، مانند افزایش آدرنالین یا ترشح اندورفین. غلبه بر چالش ها همچنین احساس موفقیت و موفقیت را به همراه دارد. علاوه بر این ، من فکر می کنم که افراد فعالیت های چالش برانگیزی را به دلیل تأثیر تغییر در آگاهی انجام می دهند. فعالیت های چالش برانگیز است