احساس اضطراب می کنید؟ یوگا می تواند به شما کمک کند تا شما را آرام کند

تحقیقات جدید نشان می دهد که یوگا ممکن است به افراد در تسکین اعصاب کنده شده در هنگام بیماری انسداد عروق کرونوی کمک کند ، اما انجام تحقیقات باستان ممکن است به افرادی که دارای اضطراب جدی تر و مزمن هستند نیز کمک کند.

این مطالعه به مقایسه یوگا ، شناختی رفتاری و درمانی (CBT) و مدیریت استرس برای معالجه افراد مبتلا به اختلال اضطراب عمومی پرداخته است. در حالی که درمان شناختی رفتاری همچنان به عنوان درمان خط اول برای اضطراب ، یوگا - بطور خاص یوگا کوندالینی - آموزش مدیریت استرس بیش از 12 هفته اول مطالعه است.

هنگامی که محققان شش ماه بعد پیگیری کردند ، CBT مؤثرترین درمان این سه نفر بود. تأثیرات آموزش یوگا و استرس پس از شش ماه از سطح خارج شده است.

نویسنده مطالعه گفت: "اختلال اضطراب عمومی ، یک بیماری مزمن و ناقص است که انجام می شود. بسیاری از افراد به دنبال مراقبت نیستند و یا نمی توانند به آنها دسترسی پیدا کنند ، بنابراین در حالی که درمانهای موثری در دسترس است ، ما برای غلبه بر موانع مراقبت ، به گزینه های بیشتری نیاز داریم." دکتر نائومی سایمون. او استاد گروه روانپزشکی در NYU Langone Health در شهر نیویورک است.

وی افزود: "برای افرادی که ممکن است نتوانند به استاندارد طلا دسترسی پیدا کنند - درمان شناختی رفتاری - یوگا گزینه دیگری است. این خطر کمی را به همراه دارد ؛ در دسترس است ؛ و حداقل اثر کوتاه مدت بر اضطراب دارد."

درمان شناختی رفتاری نوعی از روان درمانی است. طبق گفته انجمن روانشناسی آمریکا ، این افراد برای کمک به افراد در شناسایی و تغییر روشهای منفی تفکر طراحی شده است.

در این تحقیق از نوعی یوگا معروف به کوندالینی استفاده شده است. سیمون گفت این نوع یوگا شامل سه مؤلفه است: ورزش (نمایش). غلظت تنفس. و یک ذهنیت یا یک مولفه مراقبه. او گفت انواع دیگر یوگا که به این مؤلفه ها اعتماد دارند احتمالاً به همین میزان مفید خواهند بود.

سیمون خاطرنشان کرد: درمان استرس یک کلاس بود که آموزش در مورد موضوعات بهداشتی و درمانی را ارائه می داد.

این مطالعه شامل بیش از 225 داوطلب مبتلا به اختلال اضطراب عمومی است. میانگین سنی آنها 33 سال و حدود 30٪ مرد بودند.

داوطلبان به طور تصادفی در یکی از سه گروه درمانی قرار گرفتند: یوگای کوندالینی. CBT؛ یا آموزش استرس

محققان پس از 12 هفته درمان ، دریافتند که یوگا و CBT بهترین آموزش استرس را دارند. اما یوگا در کاهش اضطراب به عنوان CBT مؤثر نبود. در پیگیری شش ماهه ، CBT کاملاً مؤثرتر از سایر درمانها بود. در این مرحله ، آموزش یوگا و استرس سطوح مشابهی از اثربخشی در درمان اضطراب را نشان داد.

سیمون گفت: "این مطالعه در دوره COVID بسیار به موقع است. مهم است که ما گزینه های درمانی داشته باشیم و شواهدی پیدا کردیم که یوگا اثرات کوتاه مدت برای کاهش اضطراب دارد."

در حالی که محققان به اثرات انجام این روش های درمانی از راه دور یا اگر کسی یوگا را به تنهایی در خانه انجام نداد ، سیمون گفت که فکر می کند یوگا "ارزش امتحان کردن را دارد زیرا ضرر نخواهد بود" ، و اگر کسی مجبور شود در دسترسی به مراقبت به دلیل بیماری همه گیر ، حداقل می تواند گزینه ای برای کاهش اضطراب آنها باشد.

اما او گفت که یوگا را که روی سه مؤلفه متمرکز است ، امتحان کنید ، و توصیه کرد که مردم نگران نباشند برای دستیابی به "نکات عالی". وی گفت اگر علاقه مند به تلاش یوگا برای کاهش اضطراب خود هستید ، مهم است که مرتباً مرتب آن را انجام دهید. سیمون حداقل 20 دقیقه در روز پیشنهاد کرد.

دکتر مانوئلا کوگون ، پزشک داخلی داخلی و استادیار بالینی روانپزشکی و علوم رفتاری در مرکز پزشکی دانشگاه یکپارچه استانفورد ، از این یافته ها هیجان زده شدند.

کوگون گفت: "CBT برتر و دارای اثرات ماندگار است. این نگرش در نگرانی شما تغییر می کند. یوگا همانطور که انجام می دهید روی شما تأثیر می گذارد ، بنابراین تفکر شما را به طور دائم تغییر نمی دهد. .

کوگون موافقت کرد که انواع دیگر یوگا تا زمانی که از این سه مؤلفه استفاده کند ، احتمالاً در کوتاه مدت تأثیر اضطراب را دارند. احتمالاً نیازی به یوگا نیست. کوگون گمان می کند که تای چی و چی گونگ - که همچنین یک جزء تمرینات بدنی را شامل می شود ، تمرکز بر تنفس و مراقبه یا ذهن آگاهی است - کمک می کند.

"هر کاری که بدن شما را قادر به انجام کارهایی کند که مغز قادر به ایجاد افکار نگران کننده نباشد می تواند کار کند. افرادی که مضطرب هستند بسیار نگران هستند. اگر روی یک پا ایستاده و نفس بکشید و روی پایتان متمرکز شوید ، این کار را نمی کنید. وقت خود را برای فکر کردن به افکار نگران کننده است. این یوگا به اندازه خود نیست ، بلکه هر چیزی است که شما را به اندازه کافی عمیق درگیر می کند تا افکار منفی را به حداقل برسانید. "

۲۴ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

فهمیدن اینکه چرا برخی کودکان بیشتر از دیگران از تلویزیون لذت می برند!!

مطابق تحقیقات جدید دانشگاه شرق آنگلیا و بیرکبک ، دانشگاه لندن ، خلق و خوی خود کودکان می تواند باعث شود تلویزیون تلویزیون تماشا کند.

یافته های جدید منتشر شده امروز نشان می دهد که پاسخ های مغزی نوزادان 10 ماهه می تواند پیش بینی کند که آیا شش ماه بعد از تماشای برنامه های تلویزیونی با سرعت بالا لذت می برند یا خیر.

این تیم تحقیقاتی می گوید که این یافته ها برای بحث در مورد بحث در مورد قرار گرفتن در معرض اولیه تلویزیون مهم است.

محقق برجسته دکتر Teodora Gliga ، از دانشکده روانشناسی UEA ، گفت: "محیط حسی پیرامون نوزادان و خردسالان واقعاً پیچیده و به هم ریخته است ، اما توانایی توجه به چیزی از نخستین نقاط عطف رشد در نوزادان است.

"حتی قبل از اینکه آنها بتوانند سوالی بپرسند ، کودکان به میزان زیادی در نحوه هدایت آنها به کاوش در محیط اطراف خود و درگیر شدن با مناظر یا صداهای جدید متفاوت هستند.

"ما می خواستیم دریابیم که چرا نوزادان به شکلی که به دنبال تحریک حسی بصری جدید هستند - از جمله جذب اشیاء براق ، رنگ های روشن یا تصاویر متحرک در تلویزیون ، چنان متفاوت هستند.

"تئوری های مختلفی برای توضیح این تفاوت ها وجود داشته است ، با برخی نشان می دهد که شیرخواران با حساسیت کمتری به دنبال تحریک کمتری خواهند بود. برخی دیگر نشان می دهند که بعضی از نوزادان در پردازش اطلاعات به سادگی سریعتر عمل می کنند. مکررا.

"در این مطالعه ما با استفاده از اینکه نشان می دهد اولویت برای جدید بودن باعث می شود که برخی از نوزادان به دنبال تحریک متنوع تر باشند ، از نظریه سوم حمایت کنیم."

این تیم تحقیقاتی با استفاده از روش تصویربرداری از مغز موسوم به الکتروانسفالوگرافی (EEG) ، فعالیت مغز را در 48 کودک 10 ماهه بررسی کردند در حالی که آنها یک کلیپ 40 ثانیه ای از فیلم دیزنی Fantasia را تکرار کردند.

آنها مطالعه کردند که چگونه امواج مغزی کودکان به وقفه های تصادفی در فیلم پاسخ می دهند - به شکل یک تابلوی سیاه و سفید که به طور ناگهانی چشمک می زند روی صفحه.

دکتر گلیگا اظهار داشت: "در حالی که نوزادان کلیپ ویدیویی مکرر را تماشا می کردند ، پاسخ EEG به ما گفتند که محتوای آن را یاد گرفته اند. ما انتظار داشتیم که چون این فیلم کمتر رمان می شود و به همین دلیل توجه آنها را کمتر جلب می کند ، آنها شروع به توجه به صفحه چک می کنند.

وی افزود: "اما برخی از نوزادان در حالی که هنوز در مورد این ویدئو آموخته بودند ، شروع به پاسخگویی به صفحه شطرنج کردند - نشان می دهد که این کودکان اطلاعات قدیمی زیادی را داشته اند.

وی افزود: "برعکس ، دیگران حتی وقتی که چیز زیادی برای آموختن از آن وجود نداشت ، درگیر این فیلم بودند."

از والدین و مراقبین نیز خواسته شد تا پرسشنامه ای راجع به رفتارهای حسی نوزادانشان - از جمله اینکه آیا آنها از تماشای برنامه های تلویزیونی با رنگ روشن و سریع استفاده می کنند ، پر کنند. این شش ماه بعد با یک پرسشنامه مشابه دوم دنبال شد.

دکتر گلیگا اظهار داشت: یافتن پاسخ های مغزی در 10 ماه بسیار جالب بود و این نشان می دهد که نوزادان چقدر سریع توجه خود را از این فیلم مکرر به تابلوی نوار چسباندند ، پیش بینی کردند که آیا شش ماه بعد از تماشای برنامه های تلویزیونی با سرعت بالا لذت می برند.

"این یافته ها برای بحث در مورد قرار گرفتن در معرض زودهنگام تلویزیون از آنجا که آنها نشان می دهد که خلق و خوی کودکان ممکن است تفاوت در معرض تلویزیون منجر شود مهم است.

وی افزود: "بعید است که یافته های ما با قرار گرفتن در معرض زودهنگام تلویزیون توضیح داده شود ، زیرا والدین گزارش دادند که فقط بخش کوچکی از کودکان 10 ماهه در حال تماشای برنامه های تلویزیونی هستند."

النا سرنا پیک کاردی ، از بیرکبک ، دانشگاه لندن ، اظهار داشت: "بخش بعدی تحقیق ما با هدف فهمیدن دقیقا چه چیزی این تفاوت های فردی را به توجه به جدید بودن سوق می دهد ، از جمله نقشی که ممکن است محیط های اولیه داشته باشند.

"اکتشاف و کشف برای یادگیری و رشد شناختی کودکان ضروری است. با این وجود ، کودکان مختلف ممکن است از محیط های مختلف برای یادگیری خود بهره مند شوند. به همین ترتیب ، این تحقیق به ما کمک می کند تا درک کنیم که چگونه محیط های فردی ممکن است یادگیری کودکان را پرورش دهد ، رشد شناختی آنها را تقویت کند و در نهایت ، از دستیابی به پتانسیل کامل خود پشتیبانی کنید.

این تحقیق توسط UEA با همکاری Birkbeck ، دانشگاه لندن و دانشگاه کمبریج انجام شد. این بودجه توسط شورای تحقیقات پزشکی تأمین شد.

۱۶ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

جدایی و مشاوره طلاق

مشاوره طلاق چه کمکی می کند؟

برخی از ازدواج ها به طور ناگهانی به پایان می رسد در حالی که به نظر می رسد برخی دیگر برای مدت طولانی از هم جدا می شوند. مهم نیست که چه علت ، اگر ازدواج شما شکست بخورد ، به احتمال زیاد شما طیف گسترده ای از احساسات شدید را احساس خواهید کرد مانند: غم ، عصبانیت ، صدمه ، ترس و اضطراب از آینده ای نامشخص ، تنهایی ، سردرگمی در مورد بسیاری از تصمیماتی که باید اتخاذ کنید ، و احساس شکست در برنامه ها و رویاهای گمشده خود. در این میان مشاوره طلاق بیشترین کمک را به زوچین می کند.

 مراحل عاطفی

یکی از مؤلفه های مهم طلاق مراحل عاطفی است که طی می شود. پایان ازدواج مانند مرگ است. ممکن است احساس شوک کنید ، احساس کنید دنیای شما در حال فروپاشی است ، احساس افسردگی کرده و یا حتی اندوه شدید را تجربه خواهید کرد. حتی اگر این عواطف طبیعی باشند ، می توانند بسیار طاقت فرسا یا حتی ناتوان کننده باشند. بسیاری از افراد گیر کرده و معتقدند که تنها هستند و هیچ کمکی در دسترس نیست. پذیرش مرحله مهمی از طلاق است. این در شرایطی است که شما می توانید جدایی خود را علنی کنید و درگیر استراتژی های مقابله سالم باشید. تسکین مرحله احساسی نهایی است که طی خواهید کرد. این زمان برای شماست که روابط خود را دوباره تعریف کنید و این توانایی را داشته باشید که با خود و دیگران در صلح باشید و با زندگی خود به جلو بروید.


والدین

پرداختن به پیامدهای تأثیر طلاق بر کودکان مرحله مهمی از جدایی است. بیشتر خانواده هایی که طلاق می گیرند نسبت به آنچه فرزندانشان می گذرند نگرانی دارند و این تأثیر چه تاثیری بر آنها خواهد گذاشت. کودکان از ظرفیت انعطاف پذیری برخوردار هستند. والدینی که به فرزندان خود کمک می کنند با پویایی در حال تغییر خانواده سازگار باشند ، می بینند که فرزند (ren) پس از طلاق به صورت مثبت ادامه می یابد.

با راهنمایی مربی والدین ، ​​می توانید تکنیک های فرزندپروری را برای کمک به فرزندان خود در گذار یاد بگیرید.

مربی والدین به شما و سابق شما در ایجاد یک اتحاد سالم و مؤثر والدین کمک می کند.


گزینه ها

در طول این زمان دشوار ، احتمالاً سؤالات بسیاری وجود دارد که ممکن است از آنها بپرسید مانند "گزینه های من چیست؟" "آیا می توانم خانه را نگه دارم؟" "بچه ها چی؟" "چگونه می توانم به طور قانونی ، مالی و بیشتر به این ازدواج پایان دهم؟"

بسیاری از افراد قبلاً طلاق را پشت سر نگذاشته اند و تصور نمی کنند که گزینه های آنها هنگام رسیدن به طلاق چیست. "آیا باید به دادگاه بروم؟" "همکاری چیست؟" "آیا باید از وکلا استفاده کنیم؟"

درمانگران و مربیان زوج در  در طی این فرآیند به افراد زیادی کمک کرده اند. آنها با وکلای حقوق خانواده ، واسطه گرها ، طلاق ، متخصصان مالی ، نمایندگان املاک و مستغلات و سایر متخصصانی که ممکن است فرد برای جدا شدن از آنها سر و کار داشته باشد آشنا هستند. علاوه بر این ، همه ما به روش های بی شماری برای جدایی و اشکالات و مزایای هرکدام کاملاً آگاه هستیم.

ما می توانیم در طی مراحل طلاق افراد و زوجین را راهنمایی کنیم تا اطمینان حاصل شود که این انتقال تا آنجا که ممکن است مسالمت آمیز باشد. ما به بررسی مسائل و گفتگو از طریق آنها به صورت عینی در محیطی ایمن ، بدون قضاوت و محرمانه کمک کند. ما هیچ لیست انتظار نداریم و برای کمک به شما در مورد گزینه های خانواده خود می توانید راهنمایی کنید.

۲۴ تیر ۹۹ ، ۱۹:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

روانشناسی طلاق

طلاق هم یک فرآیند قانونی است و هم یک روند روانی. روند قانونی مهم است اما روند روانی و نحوه انجام این زوج تا حد زیادی لحن و ماهیت طلاق را تعیین می کند. اگر طلاق بد شروع شود ، بد می شود. و اگر ملایم شروع شود ، این احتمال خوب است که به پایان برسد دوستانه و سازنده. نکته اصلی در درک موقعیت های عاطفی طرفین در ابتدا است ، هنگامی که یکی از شرکاء ابتدا اظهار داشت که خواهان طلاق است.

مهمترین روانشناسی دین طلاق ، مسئله متقابل و چگونگی رشد آن است. در خیلی از طلاق ها ، دو شریک زندگی مشترک را به طور هم زمان تصمیم می گیرند. به طور حتم ، پس از مدتی تأمل و تأمل ، یکی از شرکا تصمیم خواهد گرفت که دیگر نمی تواند ناراحتی ازدواج را تحمل کند و مصمم است که ازدواج را پایان دهد. چنین تصمیماتی به آرامی یا تکانشی اتخاذ نمی شود. فهمیدم که چیز غیرعادی نیست که "آغازگر" سالهاست که در مورد طلاق شایعه است. وی فرصتی برای سوگواری از دست دادن رویای مرتبط با ازدواج داشته است ، وقت داشته است که فکر کند زندگی جایگزین چگونه خواهد بود و شروع به آماده سازی عاطفی و از راه های دیگر برای پایان ازدواج کرده است. او ممکن است دوستان جدیدی را که با همسرش در ارتباط نیستند ، ایجاد کرده باشد ، شاید برای دستیابی به اعتبارنامه جدید اقدام به دستیابی به درآمد بهتر کرده و به طور کلی زندگی جدیدی را آغاز کرده است.

شریک زندگی دیگر ، که ما آن را "آغازگر" می نامیم ، ممکن است در هر جایی از ادامه پذیرش استعفا گرفته تا شوک و تعجب کامل باشد. در حدی که دو شریک تقریباً برابر باشند ، طلاق می تواند راحت تر آغاز شود. وی اعلام کرد که می خواهد طلاق را با استناد به سالها ناخوشایند حل نشده و تلاشهای ناموفق چندین بار در مشاوره اعلام کند. و گرچه او ممکن است تمایل به کمی تلاش طولانی تر داشته باشد اما موافقت می کند که او احتمالاً درست است و آنها را به طلاق می کشند. در این شرایط ، تصمیم تقریباً متقابل است و هر دو تقریباً برای شروع مذاکره درباره طلاق آماده هستند. این وضعیت را با کسی مقایسه کنید که او همان اعلامیه را انجام دهد اما او با تعجب و وحشت واکنش نشان می دهد. او به عهدی که در عهد عروسی خود بستند ، متعهد است و معتقد است که ازدواج برای همیشه مهم نیست که چه باشد. او از صدمه ای که طلاق به فرزندان می بخشد متأسف است و بخاطر از دست دادن مکان در جامعه و تغییراتی که لازم است ، از ترس پر می شود. او ناراحت است که او حتی می تواند طلاق را در نظر بگیرد و مخالفت کامل خود را اعلام می کند. این زوج دچار مشکل هستند.

طلاق در مورد تغییر است. اغلب در مسکن تغییر ایجاد می شود. تغییرات اقتصادی وجود دارد که هیچکدام راحت نیستند. وضعیت اجتماعی و نحوه مدیریت زندگی فرزندان تغییر می کند. و برای اکثر ما تغییر استقبال نمی شود ، اغلب شامل ضرر و زیان است و اغلب ترسناک است. برای آغازگر مبادله ای وجود دارد. تغییرات ناراحت کننده و ضررهای ناگزیر به وجود خواهد آمد. اما از آنجا که زندگی بهبود می یابد - استرس کاهش می یابد ، فرصتی برای یافتن یک همسر مناسب تر وجود خواهد داشت ، قرار ملاقات ها ممکن است یک چشم انداز جالب باشد --- ضررها به عنوان جبران شده از دستاوردها تجربه می شوند. برای افراد غیر مبتکر بستگی به جایی دارد که آن شخص در کدام زنجیره باشد. اگر تصمیم طلاق متقابل یا تقریباً متقابل باشد ، فرد مبتکر احتمالاً به پیشرفت بالقوه زندگی نیز فکر کرده است ، یا اگر هنوز این کار را نکرده است به سرعت قادر به انجام چنین کاری خواهد بود. اما برای غیر مبتدی که متعجب است یا کسی که طلاق را نمی خواهد ، فرصتی برای اندوه ازدواج ، برنامه ریزی ، ایجاد سناریوهای متناوب یا آماده شدن برای مجرد بودن وجود ندارد ، چیزی جز ضرر و ترس نیست. و تا زمانی که غیر مبتکر وقت نداشته باشد تا با طلاق چیزهایی را بیاندیشد و با او به روابط عاطفی برسد ، او آماده نخواهد بود تا در بحث های معقول و منطقی در مورد چگونگی همکاری شرکا در زمینه جدا کردن زندگی خود شرکت کند.

در صورتی که طلاق خوب فقط زمانی امکان پذیر باشد که هر دو آماده مذاکره باشند ، بار زمان بر عهده آغازگر است. اگر شما کسی هستید که می خواهید ، به شریک زندگی خود فرصت دهید تا تنظیم کند ، زمان عزاداری و زمان برای کشف امکانات خودش را بگذارد. خیلی سریع فشار بیاورید و همسرتان به امنیت درک شده وکیلی که فکر می کند منافع او را "محافظت می کند" عقب نشینی کند. سپس طلاق طولانی خواهید داشت. اگرچه ضد شهود است ، اما آغازگر طلاق سرمایه گذاری زیادی در همسر داشته و احساس امنیت می کند. بنابراین نحوه نمایش صحنه های آغازین بسیار مهم است. وقتی به همسر بگویید که طلاق می خواهید ، باید از زبان بی طرف استفاده کنید. "ازدواج ما مؤثر نبوده است و فکر نمی کنم در آینده چنین نتیجه ای داشته باشد ، بنابراین طلاق می خواهم." زبان بی طرف است "من بیمار و خسته از گریه و خودخواهی شما هستم و نمی توانم صبر کنم تا از شما دور شود." تحریک آمیز است و فقط دفاع دفاعی ، انکار و انتقام را تضمین می کند. بنابراین اگر شما کسی هستید که به برنامه ریزی ازدواج خاتمه دهید چگونه می توانید در مورد همسرتان بحث کنید و برنامه ریزی کنید که چگونه در زمان رسیدن او به توافق می کنید ، تا حدود زیادی مشخص خواهد کرد که طلاق شما موفق است یا صرفاً کابوس.

اگر می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید ، به وبسایت دکتر ترانه موذنی سر بزنید

۱۵ تیر ۹۹ ، ۲۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

چهار راه برای تقویت روابط زوجین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از جمله توصیه های مکرر برای یک رابطه طولانی مدت موفق ، اخطاری است مبنی بر اینکه زوجین باید فضای شخصی خود را حفظ کنند. همه گیر کروناویروس باعث شده است که همه چیز بسیار سخت تر شود. زوج های مشترک با هم زندگی می کنند ، بیشتر اوقات ، گاه با کودکان و یا اقوام دیگر ، و گاهی توسط خودشان. حتی هنگامی که اقدامات از راه دور جسمی آرام می شوند ، قوانینی در مورد اختلاط بین خانوارها زوج ها را به عنوان منبع اصلی همراهی و پشتیبانی یکدیگر قرار می دهد.

از نظر برخی ، این نزدیکی یک پوشش نقره به همه گیر بوده است ، فرصتی برای گذراندن زمان بیشتر برای اتصال مجدد. نظرسنجی انجام شده توسط دانشگاه مونوث که در ماه مه منتشر شد ، نشان داد که 74٪ از پاسخ دهندگان گفتند که رضایت از روابط کلی آنها از ابتدای شروع همه گیری تغییر نکرده است ، و از کسانی که گزارش داده اند بیش از سه برابر بسیاری گفته اند که روابطشان بهتر شده است نه سقوط کرد (موسسه رای گیری دانشگاه مونوث ، 2020)
)

اما برای سایر زوج ها ، به ویژه آنهایی که خود را مشغول کارهای شغلی و مراقبت از سالمندان و یا مراقبت از کودکان می دانند ، بدون اینکه هیچ امدادی داشته باشند - یا در روابط خشن قرار گیرند - نزدیکی جسمی ناشی از سفارشات در خانه ، باعث فشارهای فوق العاده ای شده است.

برای کسانی که برای تقویت روابط خود تلاش می کنند ، تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که شرکا موارد زیر را انجام می دهند.
عوامل استرس زا را بشناسید

توماس برادبری ، دکترای روانشناسی بالینی در دانشگاه کالیفرنیا ، لس آنجلس می گوید: صرف نظر از اینکه یک زوج به چه خوبی در یکدیگر زندگی می کنند یا وضعیتشان در خانه ، یک بیماری همه گیر تجربه استرس زا است که می تواند بهترین روابط را تضعیف کند. برادبوری می گوید ، هنگامی که تحت استرس نیستید ، شرکای غالباً یکدیگر را به دلیل خلق و خوی بد یا تحریکات بریده می کنند. او می گوید: "وقتی زندگی به آسانی پیش می رود ، آنها به راحتی می توانند بگویند ،" اوه شاید آنها روز سختی را در سر کار داشته باشند ، شاید موارد دیگری برای آنها ادامه داشته باشد. " اما تحت استرس ، همان شرکاء "نمی توانند شرکای خود را کمی از قلاب خارج کنند."

به عنوان مثال ، یک مطالعه توسط برادبری و روانشناس گای بادنمان ، دکترای دانشگاه زوریخ ، نشان داد که وقتی زوج ها تحت مداخله استرس زا و گفتگوی عمومی قرار می گیرند و سپس در مکالمه مشاهده می شوند ، گفتگوهای استرس زای آنها انجام نشد. خوب با مکالمات بین زوجینی که استرس ندارند مقایسه شده است. به طور خاص ، مردان استرس زا تلاش کردند تا در مواجهه با احساسات شرکای زن خود درمورد تجربه ، از آنها حمایت کنند (علوم روانشناسی ، جلد 26 ، شماره 10 ، 2015).

برادبری گفت: همکاران همچنین ممکن است خود را تحت تأثیر جنبه های مختلف بیماری همه گیر قرار دهند. به عنوان مثال ، ممکن است یک شریک زندگی خود در یک شغل اساسی کار کند و خطر ابتلا به عفونت را داشته باشد ، در حالی که ممکن است دیگری وظیفه های خانگی و مدیریت یادگیری آنلاین کودکان را به عهده بگیرد. این تجربیات متفاوت استرس ممکن است باعث ایجاد گشودگی بین زن و شوهر شود و همدلی با مبارزات یکدیگر را برای آنها دشوارتر کند.

مطالعه‌ای که توسط برادبری انجام شد ، نشان داد که در زوج های دگرجنسگرا که به تازگی ازدواج کرده اند ، استرس قدرت پیوند ارتباط زوجین و رضایت از رابطه را تعیین کرده است (مجله روانشناسی خانواده ، قبل از چاپ ، 2020). هنگامی که استرس کم است ، ارتباط با شادی همسران ارتباطی ندارد ، اما هنگامی که استرس زیاد می شود ، با خراب شدن ارتباطات ، خوشبختی کاهش می یابد. بردبوری می گوید: "این حدس و گمان است ، اما وقتی تحت استرس قرار می گیریم ، احتمالاً شریک زندگی ما نیز تحت استرس است." "اما به این معنی نیست که ما تحت استرس یکسانی قرار داریم یا آن را به همان روش تجربه می کنیم." صرف دانستن اینکه استرس این تأثیرات را دارد می تواند به زوجین کمک کند تا تحریک شوند و از یکدیگر حمایت کنند.
سطح عصبانیت را بررسی کنید

روانشناسی بالینی دنور ، سوزان هیتلر ، دکتری ، نویسنده "از درگیری تا حل و فصل: مهارت ها و استراتژی های افراد ، زوج ها و خانواده درمانی" می گوید: برقراری احساسات همیشه در یک رابطه مهم است ، اما رویارویی های عصبانی می تواند فاجعه بار باشد. او به بیماران خود در مشاوره زوج ها آموزش می دهد تا عصبانیت را علامت توقف ببینند.

او می گوید: "ابتدا وضعیت احساسی و میزان صدای خود را که با آن پدیدار می شود ، بررسی کنید." اگر عصبانی هستید ، ابتدا با نوشیدن آب ، چند نفس عمیق ، حواس پرتی ، خود را پایین بیاورید. به خاطر داشتن ویژگی های خوب شکرگذاری ، سپاسگزاری ، از همه آن کمک ها. "

هیتلر می گوید وقتی زوجین با هم اختلاف ندارند ، آنها بی سر و صدا صحبت می کنند تا نگرانی های اساسی هر شریک را شناسایی کنند. سپس هر فرد در پاسخ به نگرانی های شریک زندگی خود به دنبال کاری است که خودشان می توانند متفاوت انجام دهند. آنها برنامه ای برای اقدام دارند که تمام نگرانی های هر دو شریک را برطرف می کند. در هر علامتی از تشدید عصبانیت ، هر دو شریک زندگی را آرام می کنند. هیتلر می گوید ، مقابله با اختلافات ، نیاز به صدای دوستانه دارد.

به یاد داشته باشید عشق

درگیری وقتی آسانتر می شود که زوج از روابط متقابل محبت آمیز برخوردار شوند ، حل و فصل راحت تر می شود. ریچارد اسلاتچر ، دکترای روانشناسی ، روانشناسی اجتماعی و شخصیتی در دانشگاه جورجیا می گوید ، یافته های اولیه حاصل از تحقیقات در مورد جداسازی همه گیر ، نشان می دهد که خوشبختی اولیه زوج پیشبینی می کند که چطور بهتر در کنار هم قرار گیرند. اسلاتچ در حال انجام یک مطالعه آنلاین با نام عشق در زمان COVID برای ردیابی تجربیات افراد در انزوا و قفل است. اسلاچر می گوید ، تاکنون داده ها حاکی از آن است که افرادی که در ابتدای سفارشات ماندن در خانه در روابط شاد بوده اند ، به خوبی انجام می شوند ، در حالی که کسانی که در روابط خود تلاش می کردند ، مشکلات خود را بزرگ تر یافته اند. وی می گوید: "به نظر می رسد برخی از زوج ها وقت بیشتری را در خارج از خانه می گذرانند و کارها را باهم انجام می دهند."
برای تفریح ​​وقت بگذارید

تحقیقات قبل از COVID نشان می دهد که زوج هایی که حتی در حین انزوا می توانند تازگی و سرگرمی پیدا کنند ، شادتر ظاهر می شوند. دکتر آرتور آرون ، دکترا ، استاد پژوهش روانشناسی در دانشگاه استونی بروک ، دریافته است که زوج هایی که در فعالیتهای جدید و چالش برانگیز شرکت می کنند ، خودبزرگیری را تجربه می کنند ، یک وضعیت انگیزشی بسیار پاداش دهنده ای که می تواند به یک پیوند رابطه قوی تر تبدیل شود. جدا شده "جدید و جدید است ، اما دقیقاً سرگرم کننده نیست" ، آرون با ناراحتی می گوید ، اما برخی از زوج ها در حال یافتن فعالیت های تازه در میان قفل شدن هستند: کلاس های آشپزی بزرگنمایی ، پیاده روی های طولانی در آن طبیعت اطراف که قبلاً هرگز نتوانسته اند از آنها بازدید کنند ، ویدئوی فیلمبرداری با سایر زوج ها

لیندا کارتر ، دکترای روانشناسی بالینی در دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک می گوید ، به طور غیرقانونی ، زوجینی که بیشترین تلاش را برای قرنطینه در پیوند دارند ، با فرزندان خردسال هستند. او می گوید: "همه توصیه هایی که دوست داریم به زوج ها درباره پیدا کردن وقت در کنار هم ، فعالیت در کنار هم ، راه هایی برای لذت بردن از وقت در کنار هم و امتحان کردن چیزهای جدید بدهیم ، بسیار دشوار است." "زمان یکدیگر صفر است. تمام روز بچه ها را به عقب و جلو می چرخد. "

کارتر توصیه می کند که زوج هایی که کودکانی به اندازه کافی پیر دارند برای مدت کوتاهی در خانه تنها بمانند ، با هم در این محله پیاده روی کنند. او برای بچه هایی که نمی توانند تنها بمانند ، پدر و مادر را تشویق می کند بعد از وقت بچه ها وقت خود را برای گذراندن وقت در کنار هم اختصاص دهند.

آرون می گوید: حتی اگر دوره های کوتاه فعالیت جدیدی هم بتواند رابطه برقرار کند ، می گوید: "اگر می توانید فضایی برای شریک زندگی خود پیدا کنید ، پس از آن فضای مناسب استفاده کنید."

آرون می گوید زوج هایی که واقعاً در تلاش هستند باید به دنبال زوج درمانی مجازی باشند. وی می گوید: "و اگر هر یک از شما به عنوان یک فرد مضطرب یا افسرده باشید ،" درمان فردی بسیار مهم است. "

۱۳ تیر ۹۹ ، ۱۷:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

Cyberbullies و قربانیان آنها هر دو می توانند PTSD ایجاد کنند!

یک مطالعه جدید انگلیس نشان می دهد که هر دو سایبربلی و قربانیان آنها می توانند از علائم اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) رنج ببرند.

آزار و اذیت سایبری بیشتر از طریق حضورت زورگیری آنلاین است. محققان گفتند ، این بسیار گسترده است که متخصصان کودکان باید به طور مرتب از بیماران خود در مورد آن بخواهند که بخشی از ارزیابی روانشناختی باشد.

نویسنده مطالعه آنا پاسکوال سانچز و همکارانش گفت: "والدین ، ​​معلمان و متخصصان بهداشتی باید از علائم احتمالی PTSD در جوانان درگیر در حمله سایبری آگاه باشند." او در بخش روانپزشکی در امپریال کالج لندن است.

محققان گفتند که کاهش سایبری در بین نوجوانان بین 10 تا 40 درصد است. آنها خاطرنشان کردند که این امر می تواند شبانه روز به صورت ناشناس انجام شود ، خطرات ویژه ای را به همراه دارد.

برای این مطالعه ، پاسکال سانچز و تیم او داده هایی را در مورد بیش از 2،200 کودک 11 تا 19 ساله از چهار مدرسه لندن جمع آوری کردند که در مورد تجربیات آنها مورد بررسی قرار گرفتند.

در این بررسی مشخص شد که 46٪ سابقه هر نوع قلدری داشتند: 17٪ قربانی بودند. 12٪ مرتکب بودند؛ و 4٪ هر دو بودند.

محققان دریافتند که زورگویی سنتی از حمله سایبری رایج بوده است.

هنوز حدود 13٪ از نوجوانان مورد حمله سایبری قرار گرفته اند. 8.5٪ دیگران را بصورت آنلاین مورد آزار و اذیت قرار داده بودند. و 4٪ هم قربانی و هم مرتکب شده بودند.

حدود 16٪ از بچه ها به صورت شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. 12٪ شخصا مورد آزار دیگران قرار گرفته بودند. محققان دریافتند که 7٪ هم قربانی و هم مرتکب شده بودند.

بین انواع قلدری همپوشانی وجود دارد.

حدود 1.500 کودک ارزیابی PTSD را انجام دادند که برای افکار مزاحم و رفتارهای اجتنابی نمایش داده شد. محققان دریافتند که افرادی که قربانی حمله سایبری شده اند ، در مقایسه با 29٪ از فضای مجازی ، بیشتر از 35٪ علائم PTSD (35٪) داشتند و 28٪ افرادی که هم در فضای مجازی بودند و هم در فضای مجازی.

محققان گفتند که این مطالعه نمی تواند ثابت کند که حمله به فضای مجازی باعث PTSD می شود ، فقط به نظر می رسد که آنها در ارتباط باشند.

این گزارش 23 ژوئن بصورت آنلاین در مجله Archives of Disease in Childhood منتشر شد.

وی ادامه داد: "با وجود اینکه درگیری های سایبری کمتر از زورگویی های سنتی کمتر است ، قابل توجه است که بیش از یک سوم از مجرمان سایبری درگیر قلدری های سنتی نبودند ، در حالی که اکثریت عظیمی از قربانیان فضای مجازی درگیر قلدری های سنتی ، عمدتاً به عنوان قربانیان سنتی یا [هر دو] بودند. قربانی و مجرم] "، نویسندگان در یک خبرنامه گفتند.

آنها افزودند: "این نشان می دهد که ناشناس بودن ارائه شده به مجرمان آنلاین ممکن است بستر جدیدی برای بروز زورگویی باشد."

۰۴ تیر ۹۹ ، ۲۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

بله ، خواب بد باعث می شود که مردم ناخوشایند شوند!!

 
محققان نروژی گزارش می دهند که نداشتن خواب کافی صبح روز بعد روحیه شما را از بین می برد.

Ingvild Saksvik-Lehouillier از دانشگاه علم و فناوری نروژ در Trondheim گفت: "به این معنا نیست که احساسات منفی بیشتری داشته باشیم ، مانند پایین آمدن یا افسردگی." "اما شرکت کنندگان در مطالعه ما صاف کردن احساسات را هنگام خواب کمتر از حد معمول تجربه کردند. آنها کمتر احساس شادی ، شور و شوق ، توجه و تحقق می کردند."

برای مطالعه ، 59 داوطلب هفت شب را در رختخواب خود گذراندند و تا زمانی که معمولاً انجام می دهند ، می خوابند. بعد ، آنها سه ساعت کمتر از حد معمول خوابیدند.

در چندین صبح ، شرکت کنندگان بیش از 14 دقیقه روی صفحه کامپیوتر بیش از 300 تصویر نشان داده شدند. از آنها خواسته شد هر زمان که تصویری حاوی "X" نباشد - نوار تست دقت و پاسخگویی به نوار فضا ضربه بزنید.

ساکسویک-لوهیلیر ، استادیار روانشناسی گفت: زمان واکنش سریعتر از شرکت کنندگان از خواب بود ، "اما میزان خطا بالا رفت."به نظر می رسد که ما سریعتر واکنش نشان می دهیم تا غلظت کمتری را جبران کنیم. اشتباهات بیشتری رخ می دهد."

آماده سازی غذای آماده: ممکن است هوشمندانه از اجتناب از فعالیت هایی که نیاز به دقت بالایی دارند پس از یک شب خواب کوتاه بپرهیزید.

تحقیقات دیگر نشان داده است که محرومیت از خواب ممکن است تأثیر یکسانی در رانندگی داشته باشد ، به عنوان مثال ، مانند الکل.

این مطالعه نشان داد که شرکت کنندگان هر روز پس از خواب به طور عادی تست و تست را بهتر انجام می دادند اما هر روز بعد از خواب کمتر نمره بدتری می گرفتند.

داوطلبان این مطالعه همچنین به سؤالاتی در مورد احساساتشان پاسخ دادند - مثبت و منفی.

محققان اختلافات واضحی را در مورد احساسات منفی پیدا نکردند ، اما احساسات مثبت فقط بعد از یک شب کاهش خواب بدتر شد و بعد از سه شب حتی بیشتر کاهش یافت.

ساکسویک لوهیلیر در انتشار اخبار دانشگاه گفت: "ما از قبل می دانیم که کمتر احساسات مثبت تأثیر عمده ای بر سلامت روان دارند. ما همچنین می دانیم که خواب ضعیف تقریباً در همه تشخیص های سلامت روان است."

او گفت ، اما همه افراد نیازی به خواب هفت یا هشت ساعت شب ندارند.

ساکسویک-لوهیلیر گفت: "مهمترین چیز این است که چگونه احساس می کنید. "اگر از خواب بیدار شوید و از خواب بلند شوید ، این نشانه هایی است که عادت خواب شما برای شما کار می کند."

این یافته ها اخیراً در مجله Sleep منتشر شده است.
 
 
۰۳ تیر ۹۹ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

افسردگی مادر می تواند منجر به مشکلات رفتاری در کودکان شود

محققان می گویند ، کودکان مادران مبتلا به افسردگی طولانی مدت خطر ابتلا به مشکلات رفتاری و رشد ضعیف دارند.

این مطالعه جدید تقریباً 900 مادر استرالیایی و 978 فرزندشان را شامل می شود. میزان افسردگی در مادران قبل ، حین و بعد از بارداری مورد بررسی قرار گرفت. محققان همچنین رشد و رفتار فرزندانشان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.

از هر 5 زن یک بار افسردگی را تجربه کرد ، در حالی که 11٪ بیش از یک بار آن را تجربه کردند. به گفته محققان دانشگاه کوئینزلند استرالیا ، طول مدت افسردگی مادر تأثیر بیشتری بر فرزند وی نسبت به زمان وقوع افسردگی داشته است.

کاترینا ماس ، نویسنده مطالعه ، در بیانیه خبری دانشگاه گفت: "هر چه مادر طولانی تر دچار افسردگی مادرانه شود ، پیامدهای آن برای کودک بدتر می شود." او یک افسر تحقیقاتی در دانشکده بهداشت است.

وی توضیح داد: "مادران ممکن است نگران باشند که اگر در دوران بارداری دچار افسردگی شده اند ، انجام هر کاری درمورد آن خیلی دیر شده است ، اما کاهش علائم افسردگی در هر مرحله برای آنها و فرزندانشان بهتر است."

ماس گفت: "هرچه زودتر بتوانیم افسردگی مادران را بطور مؤثر تشخیص و درمان کنیم ، شانس ما در بهبود نتایج بهتر خواهد بود."

وی گفت که غربالگری افسردگی می تواند از وقتی زوجین شروع به برنامه ریزی برای حاملگی کرده و از طریق کودکی خردسال آغاز می شوند ، شروع شود.

ماس گفت: "افسردگی مادران برای زنان ، خانواده ها و جوامع یک چالش مهم است و ما باید در مواقع مهم زندگی خود بهتر از زنان مراقبت کنیم."

وی توصیه کرد که زنانی که دچار افسردگی می شوند باید به پزشک خانواده خود مراجعه کرده و منابع والدینی را پیدا کنند.

این مطالعه به تازگی در مجله کودکان و اپیدمیولوژی Perinatal منتشر شده است.

۲۹ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

چرا افراد با شخصیت مرزی شرکای ضعیف را انتخاب می کنند؟

روابط افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) کاملاً دشوار است ، که حداقل تا حدودی به دلیل تمایل این افراد به انتخاب شرکای اشتباه شناخته شده است. شاید شما یک دوست داشته باشید که دارای BPD باشد و عادت کرده اید که بیش از سهم خود از پایان تلخ ، به او کمک کنید. آرزو می کنید که بتوانید در وهله اول به او کمک کنید تا از ابتلا به این مشکلات جلوگیری کند تا بتواند علائم هشدار دهنده را در یک شریک بالقوه مشاهده کند ، قبل از این که روابط به سمت مسیر اضطراب ناپیوسته خود پیش رود.

مطابق مطالعه جدید Haang Jeung و همکاران دانشگاه هایدلبرگ (2020) ، این مشکل در بخشی از تمایل افراد مبتلا به BPD به داشتن "گریزی نابرابری" در فرایند تصمیم گیری اجتماعی نسبت به همتایان سالم تر است. به عبارت دیگر ، اکثر مردم نمی خواهند با کسی درگیر شوند که فکر می کنند به دلیل داشتن یک حس اساسی از انصاف از آنها استفاده خواهد کرد. سؤالی که تیم تحقیقاتی آزمایش کردند این بود که آیا افراد با BPD هنگام تعامل یک رابطه جدید و بالقوه سمی ، پرده پرده ای دارند.

ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که بدون فکر کردن به پاداش خود ، کاری را برای شخص دیگری انجام دهید ، اما در طولانی مدت انتظار دارید به همان اندازه که از روابط نزدیک خود می گیرید بدست آورید. شما یک رابطه را ترک خواهید کرد که مستلزم نقض بیش از حد "معمولی برای تات" است که ویژگی تصمیم گیری اجتماعی را دارد.

جونگ و همکاران علاوه بر این پیشنهاد کنید که ، به طور کلی ، افراد مبتلا به BPD نسبت به احتمال محرومیت در موقعیت های اجتماعی بسیار حساس هستند. اگر احساس کنند این امر به نگه داشتن آنها در گروه کمک می کند ، ممکن است مایل به پذیرش نابرابری باشند. شاید شما متوجه شده اید که دوستتان با BPD مایل به پرداخت بیشتر از سهم وی در برگه است. او مایل است از درمان منصفانه خودداری کند ، به طوری که او همچنان به ملاقات کنندگان این گروه دعوت می شود.

آنچه محققان آلمانی را به خود جلب کرده این سؤال بود که افراد مبتلا به BPD هنگام تصمیم گیری در مورد چه کسی و چه کسانی خارج از کشور چه کاری انجام می دهند. آیا آنها درباره دیگران در گروه خود تصمیمات منصفانه یا ناعادلانه ای اتخاذ می کنند؟ این سؤال مبنای قسمت تجربی جونگ و همکاران شد. مطالعه شامل یک بازی تصمیم گیری 3 نفره با بازپرداخت های مختلف ممکن است.

چارچوب اصلی آزمایش به شرح زیر بود. یک نفر به عنوان "پیشنهاد دهنده" انتخاب شد و می توانست ائتلاف دو نفره (دیاد) یا سه نفره (سه گانه) را تشکیل دهد. با انتخاب فقط یک نفر دیگر برای ائتلاف ، در صورت لزوم شخص ثالث مستثنی می شوند. انتخاب شخص مستثنی ، انتخاب ضعیفی خواهد بود ، زیرا در این صورت همه امتیازات کمتری کسب می کنند و از این رو پرداخت کمتری نیز دریافت می کنند. بخش چانه زنی بازی شامل پیشنهاد دهنده برای تقسیم پرداخت با دیگران در گروه می شود که به نوبه خود می توانند برای مذاکره برای معامله بهتر تلاش کنند.

بازگشت به فرضیه های مطالعه ، نکته اصلی بازی مشخص کردن این بود که آیا شرکت کنندگان با BPD احتمالاً ترجیح می دهند dyads در مقابل سه گانه باشند (به این معنی که آنها تحریم را به شخص سوم تحمیل می کنند) ، و اینکه آیا سخاوتمندانه تر هستند یا خیر؟ پیشنهادات آنها به شرکای تعامل خود نسبت به مقایسه کنترل سالم است.

ادامه مطلب...
۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر

چگونه مغز ابهام را برطرف می کند؟

آیا صورت یا دست است؟

نه نه؟

کمی از هر دو؟

محققان Stanford ، UC Santa Cruz و UC Berkeley با استفاده از تصاویر 2D مبهم مانند تصویر فوق ، اخیراً مکانیسم هایی را بررسی کردند که توسط آنها مغز ابهام بینایی را برطرف می کند.

مغز بصری طبقه ای

چگونگی طبقه بندی مغز اطلاعات بینایی یک سوال اساسی در علوم اعصاب انسان است. از زمان مقاله اصلی سال 1997 توسط نانسی Kanwisher و همکارانش که ناحیه چهره چهره انسانی (FFA - یا mFus-face و pFus-face) را نشان می دهند که به صورت انتخابی به صورت پاسخ می دهند ، دانشمندان علوم اعصاب مغز را جستجو کرده اند تا به دنبال سایر مناطق عملکردی انتخابی باشند. به عنوان مثال ، اکنون می دانیم که منطقه ای وجود دارد - منطقه مکان parahippocampal یا PPA - که ترجیحاً به مکانها پاسخ می دهد (به عنوان مثال ، ساختمانها ، صحنه های داخلی و خارجی). ناحیه ای دیگر در قشر خلفی جانبی (LO) که بیشتر وقتی فعال می شویم که در مقایسه با بافت های تصادفی به اشیاء نگاه کنیم ، بیشتر فعال می شود. منطقه دیگری - منطقه فرم کلمه بصری (یا VWFA) - که به زبان نوشتاری و نمادها فعال می شود. و بدن دیگری - ناحیه بدن خارج از بدن (EBA یا OTS- اندام) - که وقتی به بدن یا اجزای بدن نگاه می کنیم (اما نه صورت) پاسخ می دهد.

این یافته ها منجر به این دیدگاه رایج شده است که مغز مقوله های بصری را در ماژول های مجزا نشان می دهد ، جایی که یک ماژول صرفاً وظیفه نمایندگی چهره ها را دارد ، دیگری برای نمایندگی اتومبیل ها ، دیگری برای سگ ها ، دیگری برای صندلی ها و غیره.

نمایندگی های توزیع شده

یک دیدگاه دیگر این است که بازنمودهای دسته بندی در مغز بینایی بسیار بیشتر توزیع می شوند. در مقاله ای دیگر در سال 2001 ، جیم هاکسبی و همکارانش الگوهای پاسخ مغزی را به چند دسته بصری (چهره ، خانه ، گربه ، کفش و غیره) تجزیه و تحلیل کردند. سپس آنها الگوریتمی را برای طبقه بندی الگوهای فعالیت مغزی متناظر با هر دسته آموزش دادند. این الگوریتم وقتی با الگوی پاسخ تازه مغزی غیر طبقه بندی شده ارائه شد ، می تواند طبقه بندی صحیحی را که شرکت کننده با دقت قابل توجه به دنبال داشت ، پیش بینی کند. علاوه بر این ، الگوریتم می تواند طبقه بندی صحیح را حتی بدون در نظر گرفتن فعالیت در مناطق مغز که حداکثر به آن دسته پاسخ می دهند پیش بینی کند. به عنوان مثال ، الگوریتم می تواند پیش بینی کند که یک شرکت کننده فقط در مناطق مغز به صورتهایی پاسخ می دهد که ترجیحاً به صورت پاسخ نمی دهند.

ادامه مطلب...
۱۲ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روان برتر