طلاق هم یک فرآیند قانونی است و هم یک روند روانی. روند قانونی مهم است اما روند روانی و نحوه انجام این زوج تا حد زیادی لحن و ماهیت طلاق را تعیین می کند. اگر طلاق بد شروع شود ، بد می شود. و اگر ملایم شروع شود ، این احتمال خوب است که به پایان برسد دوستانه و سازنده. نکته اصلی در درک موقعیت های عاطفی طرفین در ابتدا است ، هنگامی که یکی از شرکاء ابتدا اظهار داشت که خواهان طلاق است.
مهمترین روانشناسی دین طلاق ، مسئله متقابل و چگونگی رشد آن است. در خیلی از طلاق ها ، دو شریک زندگی مشترک را به طور هم زمان تصمیم می گیرند. به طور حتم ، پس از مدتی تأمل و تأمل ، یکی از شرکا تصمیم خواهد گرفت که دیگر نمی تواند ناراحتی ازدواج را تحمل کند و مصمم است که ازدواج را پایان دهد. چنین تصمیماتی به آرامی یا تکانشی اتخاذ نمی شود. فهمیدم که چیز غیرعادی نیست که "آغازگر" سالهاست که در مورد طلاق شایعه است. وی فرصتی برای سوگواری از دست دادن رویای مرتبط با ازدواج داشته است ، وقت داشته است که فکر کند زندگی جایگزین چگونه خواهد بود و شروع به آماده سازی عاطفی و از راه های دیگر برای پایان ازدواج کرده است. او ممکن است دوستان جدیدی را که با همسرش در ارتباط نیستند ، ایجاد کرده باشد ، شاید برای دستیابی به اعتبارنامه جدید اقدام به دستیابی به درآمد بهتر کرده و به طور کلی زندگی جدیدی را آغاز کرده است.
شریک زندگی دیگر ، که ما آن را "آغازگر" می نامیم ، ممکن است در هر جایی از ادامه پذیرش استعفا گرفته تا شوک و تعجب کامل باشد. در حدی که دو شریک تقریباً برابر باشند ، طلاق می تواند راحت تر آغاز شود. وی اعلام کرد که می خواهد طلاق را با استناد به سالها ناخوشایند حل نشده و تلاشهای ناموفق چندین بار در مشاوره اعلام کند. و گرچه او ممکن است تمایل به کمی تلاش طولانی تر داشته باشد اما موافقت می کند که او احتمالاً درست است و آنها را به طلاق می کشند. در این شرایط ، تصمیم تقریباً متقابل است و هر دو تقریباً برای شروع مذاکره درباره طلاق آماده هستند. این وضعیت را با کسی مقایسه کنید که او همان اعلامیه را انجام دهد اما او با تعجب و وحشت واکنش نشان می دهد. او به عهدی که در عهد عروسی خود بستند ، متعهد است و معتقد است که ازدواج برای همیشه مهم نیست که چه باشد. او از صدمه ای که طلاق به فرزندان می بخشد متأسف است و بخاطر از دست دادن مکان در جامعه و تغییراتی که لازم است ، از ترس پر می شود. او ناراحت است که او حتی می تواند طلاق را در نظر بگیرد و مخالفت کامل خود را اعلام می کند. این زوج دچار مشکل هستند.
طلاق در مورد تغییر است. اغلب در مسکن تغییر ایجاد می شود. تغییرات اقتصادی وجود دارد که هیچکدام راحت نیستند. وضعیت اجتماعی و نحوه مدیریت زندگی فرزندان تغییر می کند. و برای اکثر ما تغییر استقبال نمی شود ، اغلب شامل ضرر و زیان است و اغلب ترسناک است. برای آغازگر مبادله ای وجود دارد. تغییرات ناراحت کننده و ضررهای ناگزیر به وجود خواهد آمد. اما از آنجا که زندگی بهبود می یابد - استرس کاهش می یابد ، فرصتی برای یافتن یک همسر مناسب تر وجود خواهد داشت ، قرار ملاقات ها ممکن است یک چشم انداز جالب باشد --- ضررها به عنوان جبران شده از دستاوردها تجربه می شوند. برای افراد غیر مبتکر بستگی به جایی دارد که آن شخص در کدام زنجیره باشد. اگر تصمیم طلاق متقابل یا تقریباً متقابل باشد ، فرد مبتکر احتمالاً به پیشرفت بالقوه زندگی نیز فکر کرده است ، یا اگر هنوز این کار را نکرده است به سرعت قادر به انجام چنین کاری خواهد بود. اما برای غیر مبتدی که متعجب است یا کسی که طلاق را نمی خواهد ، فرصتی برای اندوه ازدواج ، برنامه ریزی ، ایجاد سناریوهای متناوب یا آماده شدن برای مجرد بودن وجود ندارد ، چیزی جز ضرر و ترس نیست. و تا زمانی که غیر مبتکر وقت نداشته باشد تا با طلاق چیزهایی را بیاندیشد و با او به روابط عاطفی برسد ، او آماده نخواهد بود تا در بحث های معقول و منطقی در مورد چگونگی همکاری شرکا در زمینه جدا کردن زندگی خود شرکت کند.
در صورتی که طلاق خوب فقط زمانی امکان پذیر باشد که هر دو آماده مذاکره باشند ، بار زمان بر عهده آغازگر است. اگر شما کسی هستید که می خواهید ، به شریک زندگی خود فرصت دهید تا تنظیم کند ، زمان عزاداری و زمان برای کشف امکانات خودش را بگذارد. خیلی سریع فشار بیاورید و همسرتان به امنیت درک شده وکیلی که فکر می کند منافع او را "محافظت می کند" عقب نشینی کند. سپس طلاق طولانی خواهید داشت. اگرچه ضد شهود است ، اما آغازگر طلاق سرمایه گذاری زیادی در همسر داشته و احساس امنیت می کند. بنابراین نحوه نمایش صحنه های آغازین بسیار مهم است. وقتی به همسر بگویید که طلاق می خواهید ، باید از زبان بی طرف استفاده کنید. "ازدواج ما مؤثر نبوده است و فکر نمی کنم در آینده چنین نتیجه ای داشته باشد ، بنابراین طلاق می خواهم." زبان بی طرف است "من بیمار و خسته از گریه و خودخواهی شما هستم و نمی توانم صبر کنم تا از شما دور شود." تحریک آمیز است و فقط دفاع دفاعی ، انکار و انتقام را تضمین می کند. بنابراین اگر شما کسی هستید که به برنامه ریزی ازدواج خاتمه دهید چگونه می توانید در مورد همسرتان بحث کنید و برنامه ریزی کنید که چگونه در زمان رسیدن او به توافق می کنید ، تا حدود زیادی مشخص خواهد کرد که طلاق شما موفق است یا صرفاً کابوس.
اگر می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید ، به وبسایت دکتر ترانه موذنی سر بزنید