روابط از طریق زمان مسیری قابل پیش بینی را دنبال می کنند. در اینجا تحقیقاتی وجود دارد که می تواند ازدواج شما را نجات دهد. بنابراین اگر از شکست هایمان درس نگیریم ، آیا می توان از موفقیت های دیگران درس گرفت؟ با توجه به این موضوع ، تعدادی از محققان با نگاهی طولانی مدت به ازدواج ، کشف کردند که چه چیزهایی را به کار می اندازد. آنها هر جنبه متقابل زناشویی را مورد بررسی قرار دادند ، از هر تفاوت ظریف ارتباطی فیلم برداری کردند ، فعالیت فیزیولوژیک را از ضربان نبض تا هدایت الکتریکی پوست اندازه گیری کردند. یافته های آنها چیزی کمتر از یک طرح کلی برای ازدواج موفق نیست.

ترسیم نقشه ازدواج

بیست سال به عنوان یک درمانگر زناشویی برای لیبرتی کوواچ ، دکترای علوم پزشکی ، فهمید که روابط در طول زمان شکل می گیرد - مفهومی که به طور کنجکاوی در اکثر دیدگاه های ازدواج وجود ندارد. اما فقدان هرگونه راهنما برای کمک به زوج های مضطرب بود که او را در جستجوی چارچوبی برای ارزیابی مشکلاتشان به راه انداخت. او با استفاده از تحقیقات تجربی خود ، سیستمی را برای ترسیم روابط زناشویی در حین پیشرفت (و همیشه نزدیک به فسخ روابط) ایجاد کرد تا دو نفر را در خود جای دهد که خود به تکامل می روند.

کواکس با در نظر گرفتن شجاعت نظری از پویایی گروه و همچنین روان پویایی ، نظریه های رشد بزرگسالان و سیستم های خانواده ، ادعا می کند که ازدواج ها از طریق شش مرحله مشخص به سمت صمیمیت و دو جانبه صورت می گیرد. هر یک از این گذرگاه ها چالش های خاصی را برای رشد فرد و زوجین ایجاد می کند. کوواچ ، رئیس مرکز ازدواج و خانواده درمانی در ساکرامنتو ، کالیفرنیا ، می گوید ، اگرچه ممکن است پیشرفت قابل پیش بینی باشد ، اما قطعاً روان نیست.

طول یک ازدواج راهنمای این نیست که یک زن و شوهر چه نوع موضوعاتی را دچار مشکل می کنند. برخی ممکن است برای چندین دهه در یک مسئله واحد گیر بیفتند. و توسعه به صورت خطی از یک مرحله به مرحله دیگر پیش نمی رود. بلکه چرخه ای است. او می گوید: "وقتی زن و شوهر در هر لحظه دچار استرس می شوند ، ممکن است به مرحله اولیه برگردند." با این حال ، همه در مراحل میانی با کشمکش قدرت روبرو هستند و حتی بهترین ها طلوع متقابل - آن جریان آسان حمایت و صمیمیت - را قبل از 10 تا 15 سال نمی بینند.

مهمترین شاخصهای مراحل فردی مضامین احساسی و الگوهای تعامل هستند. به عنوان مثال در مرحله اول - مرحله ماه ، قاشق ، خرداد - همسران زناشویی یکدیگر را کامل و یکسان می بینند. این امر برای ایجاد احساس تعلق و اعتماد به تعهد یکدیگر نسبت به یک رابطه در حال رشد ضروری است. با وجود این که اهداف جدید شغلی یا علائمی از علائق بیرونی ظاهر می شوند - همانطور که باید - شریک دیگر ممکن است آن را خیانت تلقی کند. پس از آن وظیفه این است که از جاده سنگلاخی پذیرش تفاوت به عنوان تقویت رابطه شروع کنیم.

به همین ترتیب ، در مرحله دوم ، زوجین تغییر فردی را به عنوان ناامیدی ، اضطراب و اعتماد به نفس تجربه می کنند: a "من چه مشکلی دارم؟" نگرش. با هم ، وظیفه آنها ترسیم مرزی مشخص بین خود به عنوان یک واحد و سایر نقاط جهان است که بر آن تأثیر می گذارد. برای مقابله با آنچه بعد اتفاق می افتد ، حس قوی دوستی لازم است.

شما برای رفع مشکلات ازدواج خود می توانید به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کنید.

طی سه مرحله بعدی ، با از بین رفتن و رشد منافع شرکا به طور مستقل ، تلاش های قبلی در زمینه اسکان اکنون به عهده هیئت مدیره است. به طور معمول ، هرکدام سعی می کنند دیگری را کنترل کنند - یک مبارزه قدرتمند کلاسیک با تمام اتهاماتی که می توانند بزنند. آنها نه تنها در موردی توافق ندارند ، بلکه احساس می کنند ارتباط خود را با یکدیگر از دست داده اند. این ممکن است آنها را بترساند ، اما آنها بیشتر می ترسند که دفاعیات خود را کنار بگذارند مبادا تحت کنترل دیگری باشند. آنچه لازم است فقط توانایی تشخیص اختلافات نیست بلکه یافتن راههای جدید مذاکره در مورد آنها است - روشهای بیان بدون له شدن دیگری. اتفاقی که بیشتر می افتد این است که او در حالی که او از خانه بیرون می آید ریل می زند.

این صحنه ها ممکن است سالها ، حتی دهه ها دوباره واکنش نشان داده شود ، زیرا هر دو الگوی رفتاری جذب شده از والدین را بازی می کنند. به همین ترتیب ، یافتن راهکارهایی برای شکستن چنین الگوهای جا افتاده ای زمان زیادی می برد. کمک به اشکال مختلفی پیدا می شود: یافتن راههای بیان مستقیم خود و برچسب زدن به احساسات - جملاتی که "من احساس می کنم" شروع می شود تا "او همیشه او ..." - و بازبینی خانواده مبدا برای ارزیابی رفتارها و رفتارها نگه دارید ، چه به زمین است.

در مرحله چهار ، ممکن است یکی یا دیگری انگیزه فرار از رابطه را احساس کند. "من برای خودم وقت می خواهم" و "من فضای کمی نیاز دارم" نوحه هایی هستند که نارضایتی را مشخص می کنند. کوواکس احساس می کند که جدایی در این مرحله خوب است اگر به شرکا اجازه دهد "بفهمند من کیستم و چه می خواهم".

اما ممکن است یکی از همسران از قبل در جستجوی شرکای دیگر باشد و یا به طور فعال درگیر یک رابطه باشد. Kovacs آن را انحراف از مسئله واقعی می داند - یافتن و تکمیل خویشتن. رابطه دیگر فقط توجه را به نیازهای شخص دیگر تغییر می دهد.

اگر زوجین از مبارزات پرورش ، قدرت ، نفس زنده بمانند ، سپس وارد مرحله پنج می شوند - سرزمین موعود رسیدن به صمیمیت. "در این مرحله ، زوجین هویت کاملی برای اشتراک دارند" ، و در مرحله شش می فهمند که می توانند بدون از دست دادن این هویت ، از هم جدا شوند و دوباره به هم وصل شوند.

کواکس قاطعانه عقیده دارد که ازدواج برای رشد و تفکیک فرد - ضروری تر کردن یک فرد متمایز - ضروری است. "ابتدا ما در ارتباط با والدین ، ​​سپس همسالان و سپس یک فرد بزرگسال دیگر رشد می کنیم. فقط روابط پایدار و پایدار امکان رشد فردی را فراهم می کنند. ما باید اعتماد کافی به یک شریک را داشته باشیم تا قسمتهای پنهان خودمان ظاهر شود. سالها طول می کشد تا یک رابطه برقرار شود. "

تعریف مجدد ازدواج

مشاهده ازدواج به عنوان فرایندی که به صورت مرحله ای انجام می شود ، چیزی بیش از سرنخ درمانی برای کمک به درمانگران نیست ، این باعث امیدواری زوجین حتی در بحبوحه بدبختی می شود ، برخی از اضطراب ها را از اینکه اکنون خوشحال نیستند برطرف می کند و به آنها دستور کار می دهد تا مشکلات آنها

بعلاوه ، این یک دیدگاه واقع بینانه از نظر طول مدت به زوجین می بخشد - این روابط یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه زمان می برد. و به مردم کمک می کند ایده رضایت فوری را کنار بگذارند. این به آنها نشان می دهد که شما باید زندگی را طی کنید و تغییراتی ایجاد کنید - طراحی ازدواج خود.

روابط جدید به عنوان داده ای در نظر گرفته شده است که هیچ زناشویی نمی تواند به طور مداوم در طول سالها خوشبخت باشد. فلورانس کسلو ، Ph.D. ، مدیر انستیتوی زن و شوهر و خانواده فلوریدا در وست پالم بیچ و استاد بالینی دانشگاه دوک در دورهام ، کارولینای شمالی ، این را چنین بیان می کند: سازگاری ، چه به صورت فردی و چه به صورت زوج. "

وی در مطالعه ای بر روی 20 ازدواج 25 ساله یا بیشتر ، مشخص کرد که چه چیزی متمایز کننده این زوجین است که بیشتر از رابطه خود راضی هستند. مهمترین عامل رضایتمندی در همه زوجین توانایی حل مساله مشترک بود - که 70 درصد از زوجین بسیار راضی و راضی و تنها 33 درصد از رضایت خاطرنشان کردند. در واقع ، این تقریباً در هر مطالعه طولی در مورد ازدواج نشان داده می شود. از نظر کواچ ، این همان چیزی است که زوجین را قادر می سازد تا در معابر روابط پیمایش کنند. هوارد مارکمن ، Ph.D. ، استاد روانشناسی و رئیس مرکز مطالعات زناشویی و خانواده در دانشگاه دنور ، آن را بحث و جدال سازنده می داند. وی دریافت که این تنها بزرگترین پیش بینی کننده موفقیت زناشویی در طول زمان است.

از دهه گذشته او در حال مطالعه 150 زوج در فواصل سالانه (شروع قبل از ازدواج) برای شناسایی عوامل موثر در موفقیت زناشویی است. زوجین یک مصاحبه کامل ، مجموعه ای از پرسشنامه ها و گفتگو با یکدیگر درباره مسائل مهم زندگی خود می گذرانند. این جلسه فیلمبرداری می شود تا بعداً نحوه واکنش و ارتباط زوجین مشاهده شود.

مارکمن در گزارشی به موسسه ملی بهداشت روان گفت: "کیفیت ارتباطات زوجین قبل از ازدواج یکی از بهترین عوامل پیش بینی کننده موفقیت زناشویی در آینده است." وی مشکلات مالی و جنسی را "شاه ماهی قرمز" می نامد - که به دلیل تقصیرها و نارضایتی ها مقصر شناخته شده است. "بسیاری از مردم بر این باورند که علل مشکلات زناشویی تفاوت بین مردم و مناطق مشکل مانند پول ، جنس ، فرزندان است. با این حال ، یافته های ما نشان می دهد تفاوت مهم نیست ، بلکه نحوه رسیدگی به این اختلافات و مشکلات است ، به ویژه در اوایل ازدواج ".