این آخرین درسی است که سگ جدید ما اما از زمان پیوستن به خانواده ما در 3 نوامبر سال 2020 به ما آموخته است. در بیشتر موارد ، این درس ها با الهام از آنچه ما در انتهای بند او اتفاق می افتد الهام گرفته اند ، بنابراین صحبت. اما آنها واقعاً بیشتر در مورد زندگی در پایان ما هستند تا در زندگی او. قبل از پایان دادن به این مجموعه اما پنج بخشی در The Human Animal ، بنابراین ، می خواهم چند نکته در مورد انسان بودن بگویم. نقاط ضعف انسانی ما نویسنده ناشناخته / شرکت چاپ و حکاکی ملی ، شیکاگو / ویرایش شده توسط پاپا لیما ویسکی / دامنه عمومی از طریق ویکی مدیا منبع: نویسنده ناشناخته / شرکت ملی چاپ و حکاکی ، شیکاگو / ویرایش شده توسط ویسکی پاپا لیما / دامنه عمومی از طریق ویکی مدیا بگذریم ، ما انسان ها فکر می کنیم می توانیم مانند خدا رفتار کنیم. ما نه تنها با آتش بازی می کنیم ، بلکه سعی می کنیم واقعیت را خم کنیم تا نه تنها با نیازهای ما بلکه با هوی و هوس هایمان همخوانی داشته باشد. گاهی اوقات می توانیم از این مسئله دور شویم ، اما نه همیشه. همانطور که الکساندر پوپ شاعر در آغاز قرن هجدهم به طور مشهور نوشت: کمی یادگیری چیز خطرناکی است. تاریخ نشان می دهد که برای ما که انسان هستیم آسان است که تصور کنیم بیشتر از آنچه در واقع می دانیم ، می دانیم. این دلیل اصلی دلیل اطمینان من در درس شماره اما است. 4 در مورد زندگی ممکن است چالش برانگیزترین مورد باشد. من متقاعد شده ام که برای بسیاری از ما دشوار است - حتی می خواهم از روی اندام بیرون بروم و بیشتر ما بگویم - بپذیرم که یک توضیح خوب ممکن است توضیح درستی نباشد. یک توضیح خوب یک ویژگی رفتاری برجسته و واضح در انسان ، توانایی ما در کنار هم قرار دادن 2 + 2 و ارائه 4 است. در حقیقت ، ما در ساختن استدلال یا از پارچه کامل یا وقتی فقط چند سرنخ دلهره آور و تکه های شواهد احتمالی فلاسفه و درمانگران این نوع کار مغز را "رفتار منطقی" می نامند. در حقیقت ، اما همین رفتار در قلب آنچه "منطقی سازی" ، "جبران کردن" ، "معذور" ، "آرزو" ، "باور" گفته می شود ، است و منطق پیچیده توطئه را فراموش نکنیم نظریه ها. Rory112233، CC BY-SA 4.0 از طریق Wikimedia Commons منبع: Rory112233، CC BY-SA 4.0 از طریق Wikimedia Commons به زودی پس از ورود اما در ماه نوامبر گذشته ، ما متوجه شدیم که باید س questionال کنیم و سرانجام بسیاری از چیزهایی را که درباره سگهایی شبیه او شنیده ایم یا خوانده ایم ، کنار بگذاریم. اما ما همچنین فهمیدیم که چیزهای غیرمنتظره ای را نه تنها در مورد تروریست های پیت بول آمریکایی ، بلکه در مورد همه سگ ها یاد می گیریم. اگر می خواهید در مورد رفتار سگ ها صحبت کنید ، به خصوص اگر می خواهید ادعا کنید که آنچه آنها انجام می دهند فقط به این دلیل نیست که آنها می توانند این کار را انجام دهند ، بلکه به این دلیل که "این در ژن آنهاست" ، بنابراین شما باید خاص و پایین باشید زمین درباره اینکه رفتاری که در ذهن دارید چیست. شما با "رفتارهایی" که مبهم برچسب "دوستانه" ، "پرخاشگری" ، "خوش اخلاق" و "باهوش" دارند ، به جایی نخواهید رسید. گفتن این جمله در حال حاضر به دلیل در دسترس بودن فن آوری های مدرن تصور مغز مانند fMRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی) مد است ، اما اشتباه نکنید که به این نتیجه برسید که کاری که سگ ها انجام می دهند لزوماً ناشی از کاری است به طور مستقیم به مغز آنها وصل شد. آنچه من آن را "سرزنش مغز" می دانم ممکن است محبوب باشد ، اما اعتقاد بر این است که کاری که یک سگ انجام می دهد (یا شخص در این زمینه) از نظر ژنتیکی به ارث رسیده و به مغز وارد شده است ، ممکن است توضیح درستی نباشد. تا زمانی که چنین اثبات نشود ، نمی توانید رد کنید که چنین توضیحی ممکن است فقط یک مورد پیشرفته "منطقی سازی" ، "آرزو فکر" ، "جبران مسائل" ، "بهانه" باشد و لیست ادامه یابد. فقط به این دلیل که فکر می کنید 2 + 2 را به درستی کنار هم قرار داده اید - به زبان ساده این جمله را بیان نمی کنید ، به این معنی نیست که می دانید چرا آنها به 4 اضافه می شوند. حتی وقتی نژاد خاصی از سگ ها کاری انجام می دهد - مثلا گوسفندان را گله کنید - نژادهای دیگر ، باید توضیح دهید که چرا فکر می کنید نژادهای دیگر در صورت تشویق ("آموزش دیده") نمی توانند در همان کار به همان خوبی عمل کنند. ما واقعاً نیازی به نژادهای 360+ سگ نداریم که اکنون کمابیش رسماً توسط این یا آن سازمان متمرکز بر سگهای موجود در جهان شناخته شده و سعی در پیگیری همه آنها دارد. با این حال ، بیشتر این نژادها به معنای واقعی کلمه فقط برای نمایش هستند. تقریباً هر کاری که توانایی انجام آن را دارند ، به سادگی آنچه سگها قادر به انجام آن هستند خواهد بود به عنوان گونه Canis lupus familiaris. تلاش برای مشخص کردن رفتارهای متمایز برای هر یک از این نژادهای خیالی کار احمقانه ای است. توضیح درست اما به ما نشان داده است که اغلب اوقات نحوه تفکر ما در مورد سگ ها با دو چیز تعیین می شود: (1) شکل ظاهری آنها و (2) آنچه در مورد آنها خوانده ایم یا از دیگران شنیده ایم. ما فقط در مورد سگ ها تمایل نداریم که به چنین اسب سواری در مورد مسائل فکر کنیم. همچنین به ما قضاوت می شود که در مورد همنوعان خود و نحوه رفتار آنها به همان اندازه بی احتیاطی قضاوت کنیم. در پیت بول: نبرد بر سر یک نماد آمریکایی ، برونون دیکی خاطر نشان می کند که "چگونه ما در مورد نژاد فکر می کنیم و چگونه در مورد نژاد فکر می کنیم یکدیگر را مطلع می کنیم ، حتی اگر